1- زیمل فلسفه و فرهنگ (دیدگاه هابرماس) ; کتاب Philosophische Kultur (فلسفه فرهنگ) گئورگ زیمل، نخستینبار به سال 1911 منتشر شد؛ و سومین و آخرین ویرایش آن در 1923 به زیور طبع آراسته شد. این واقعیت که این مجموعه مقالات، برای مدت بیش از شصت سال در دسترس نبود تا آنکه امروز مجدداً منتشر شد، نشانن میدهد که زیمل به عنوان ناقد فرهنگ به طرز خاصی هم به ما نزدیک و هم از ما دور است. پس از جنگ دوم جهانی، زیمل فیلسوف و جامعهشناس، در فضای فکری آلمان، یا آمریکا (که از هرسویی نشانی از نفوذ معاصران زیمل را در خود داشت) جلوهای نکرد. زیمل موفق به آن نشد تا یکی از کلاسیکها[ی جامعهشناسی] باشد، چرا که جهت فکری او مقدر این عنوان نبود. ; زیمل از نوع دیگری بود. زیمل به رغم تأثیرش بر حال و هوای فلسفی در دوره قبل از جنگ جهانی اول و برخلاف اهمیتش برای جامعه شناسی آلمان و حتی قدرافزونترش برای جامعهشناسی آمریکا (در دوره شکلگیری جامعه شناسی آمریکا)، متفکری خلاق و نه اندیشمندی سیستماتیک و منظم بود. فیلسوفی بود که روزگارش را با استعدادی اجتماعی علمی تشخیص میداد، اما فیلسوف یا جامعهشناسی نبود که در یک موقعیت حرفهای دانشگاهی پایگاهی محکم داشته باشد.