نویسنده مقاله، جهانی شدن را فرآیندی میداند که در پی آن آزادی تجارت و سرمایهگذاری بینالمللی افزایش یافته و در این امر موجبات ادغام اقتصادی ملی را فراهم میآورد که از جمله دستارودهای آن را میتوان رشد سریعتر اقتصادی، کاهش فقر و ایجاد محیط مناسبتر جهت رشد دموکراسی دانست. از این منظر بحثی که جهانی شدن مطرح میکند آن است که آیا مسیر رسیدن به رفاه و سعادت از میان بازارهای آزاد میگذرد یا اینکه برنامهریزی متمرکز حکومتی و یا راه سومی بین این دو متصور است. در هر صورت عقیده به هریک از این مسیرها تمایل به آنها یا ردّ دیگری را میسّر میسازد.