پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دههی 90 شعار جدیدی به خود گرفت. این شعار «جهانی شدن» بود. گذشته از اینکه پدیدهی جهانی شدن امری جدید است یا ریشه در گذشتههای دور و نزدیک دارد و اینکه آیا طرحی تنظیم شده است یا فرآیندی خودکار، این واقعیت را نمیتوان از نظر دور داشت که این پدیده در تعارض با برخی از مفاهیم سنتی سیاست است. تعابیری نظیر «دولت-ملت»، «حاکمیت ملی» و «امنیت ملی» از جمله عناصری هستند که در عصر جهانی شدن دولتها تا حدودی نظارهگر وقایع اطراف خود شدهاند تا بازیگران مطلق عرصهی قدرت سیاسی، ظهور بازیگران غیردولتی نظیر شرکتهای چندملیتی، پیدایش جنبشهای جدید اجتماعی، افزایش روابط فرهنگی و اقتصادی، ظهور سیستمهای جدید و سریع ارتباطات و ناتوانی دولت-ملتها از حلِّ برخی مسائل نظیر مشکلات حقوق بشر و مسائل زیست محیطی باعث شده است که حاکمیت دولتها دچار خدشه شود.