ادیان آسمانی در تکوین و تثبیت فکر سیاسی، نقش غیرقابل انکاری داشتهاند، بهطوری که زندگی با دین یا زندگی منهای دین، بنیادیترین چالش متفکران سیاسی بوده است. برخی از متفکران، پیام الهی را که از طریق وحی (Revelation) بر پیامبر نازل شده، قابل تعبیر و حتی تغییر عقلانی دانستهاند و برخی دیگر چنین دخالتی را نوعی تحریف جوهره دین قلمداد کردهاند. به نظر میرسد ساختار دموکراتیک یا غیردموکراتیک نسبت مستقیمی با تقدم عقل بر وحی یا بالعکس نداشته اما ملاحظه و مقایسه نظامهای سیاسی مبتنی بر مسیحیت نشان میدهد که تفسیر عقلانی وحی و دین بیشتر از تعبیر وحیانی امور عرفی، جوامع مدرن را راضی ساخته است