منشاء توجه این رکن سازمان ملل را به مقوله تروریسم بینالملل، باید بر اساس وظایفی که منشور ملل متحد بر عهدهی آن نهاده است، تحلیل نمود. براساس منشور، مسئولیت اولیه حفظ صلح و امنیت، به شورای امنیت واگذار شده است که در این مورد صلاحیت کلی دارد. شورای امنیت برای ایفای وظایف خود ابزارهایی را بر طبق فصول ششم و هفتم منشور در اختیار دارد. هرگاه شورای امنیت تشخیص دهد که دوام یک اختلاف احتمالاً صلح و امنیت بینالمللی را به خطر خواهد انداخت بر طبق فصل ششم منشور تدابیری را برای حفظ صلح توصیه مینماید. ولی اگر وجود تهدید برای صلح و امنیت بینالمللی بالفعل باشد یا نقض صلح و تجاوز احراز گردد، شورای امنیت بر طبق فصل هفتم منشور تصمیمات الزامآور اتخاذ مینماید. به دلیل فقدان تعریفی مشخص از به «خطر افتادن احتمالی صلح»، «وجود تهدید برای» یا «نقض صلح» در منشور و با توجه به اینکه اعضای دائم شورای امنیت تنها مرجع تشخیص این امرند، همواره دست شورا در تبیین موارد فوق و تشخیص مفهوم صلح و امنیت و نتیجتاً موضعگیری نسبت به بحرانهای بینالمللی باز بوده است. از این رو علت توجه شورای امنیت به تروریسم بینالمللی را باید در تلاشهای این نهاد برای حفظ صلح جستجو کرد؛ یعنی شورای امنیت در پرتو تحول در مفهوم «تهدید صلح»، تروریسم بینالمللی را تهدیدی برای صلح شناسایی کرده است