افغانستان؛ نظریه سیاسی و بحران بین‌المللی

نویسندگان

چکیده

تاریخ به عنوان امر واقع، آن‌گونه که هگل مسئولانه در اثر «فلسفه حقوق» خود به ما آموزد، به آسانی ابزارهای فکری ما را که برای تأملات عطف به ماسبق‌کننده و پیشینی مناسب‌اند، ناکارا می‌سازد. مسئولیت آگاهی یافتن نسبت به تحولات ناگوار اخیر، یعنی حملات تروریستی و جنگ متعاقب آن در افغانستان، همراه با نشانه‌های بیشتری از تروریزم (بیولوژیکی) در ایالات متحده، امری گریزناپذیر است، علی‌رغم این که ریاست جمهوری آمریکا، هیأت وزیران او و ارباب رسانه‌ها این روزها تلاش کرده‌اند تا با درآمدن در کسوت نظریه‌پردازان چارچوب بحران را برای عموم روشن کنند.

کلیدواژه‌ها