پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310222420140220An Analysis of Pattern of Development in Iran between Two Revolutions Based on Political Economy and Social Orderتحلیل الگوی توسعه ایران بین دو انقلاب مبتنی بر اقتصاد سیاسی و نظم اجتماعی124506FAرضا زمانیفرشاد مؤمنیJournal Article19700101This artide aims at studying the pattern of development in Iran between two revolutions (1907-1979), based on social order and political economy. Social order could be of limited or open access and the analysis of political economy is based on the characteristics of social groups and government. Social groups have heterogenous interests thereby their preferences in regard to institutions and their policy-making is varied. Under these circumstances, the kind of institution and resulting policy-making are determined by the government. ;
This article written on the basis of social order and political economy approaches, shows that Irans social order between two revolutions was of limited access. In this kind of social order, institutions are designed to control and restrict the level of access to both economic and political organizations. Thus, during this period, social order faced “double imbalance” (in political and economic terms) and “access imbalance” (in economic and political systems). Double imbalance is a consequence of economic development policy making in a closed political system. Limited political elite circulation and very small access of both low and middle classes of society to political system (even during 1941-1953 period, when competition between political groups was remarkable) are indices of political access imbalance during that period. Imbalance access to economic system, can also be shown by people´s access to economic organizations (such as Banks); this article illustrates that a major part of financial facilities of banking system during that period was allocated to dominant coalition members and the level of people´s access to banking system was restricted. Finally, although in both Reza Shah and Mohammad Reza Shah periods, economic growth was experienced, above mentioned imbalances along with a divided society (and not class society) led to social unrest followed by the collapse of the political system.اجتماعی و اقتصاد سیاسی است. نظم اجتماعی میتواند نظم اجتماعی دسترسی باز یا نظم اجتماعی دسترسی محدود باشد؛ و در اقتصاد سیاسی، مبنای تحلیل بر ویژگی "گروههای اجتماعی" و "دولت" استوار است. گروههای اجتماعی دارای منافع ناهمگون هستند و بر این اساس ترجیحات آنها نسبت به نهادها و سیاستگذاری حاصل از این نهادها متفاوت است. در این شرایط، نوع نهاد و سیاستگذاری منتج از آن از طریق فرآیند سیاسی (دولت) تعیین میگردد. در این مقاله و مبتنی بر چارچوب نظم اجتماعی و اقتصاد سیاسی نشان داده شده است که نظم اجتماعی ایران بین دو انقلاب، نظم دسترسی محدود بوده و نهادها در این نوع نظم به گونهای طراحی و ساماندهی شدهاند که سطح دسترسی به سازمانهای اقتصادی و سیاسی کنترل و محدود شود. در نتیجهی الگوی توسعهای که در این دوره پیگیری شده، نظم اجتماعی ایران با "شکاف توازن دوگانه (سیاسی و اقتصادی)" و "شکاف دسترسی (در درون هر یک از دو سیستم اقتصادی و سیاسی)" مواجه شده است. شکاف توازن دوگانه نتیجه سیاستگذاری توسعه اقتصادی در فضای بسته سیاسی است. "چرخش محدود نخبگان سیاسی" و "سطح دسترسی طبقات متوسط و پایین به سیستم سیاسی" (حتی در بازه زمانی 1320-1332، دوره رقابت جدی میان گروههای سیاسی) از جمله شاخصههای شکاف دسترسی سیستم سیاسی بوده است. شکاف دسترسی سیستم اقتصادی نیز از طریق سطح دسترسی مردم به سازمانهای اقتصادی(مانند بانکها) بررسی و نشان داده شده است که سهم عمده تسهیلات بانکی به اعضای ائتلاف غالب اعطاء شده و سطح دسترسی مردم به نظام بانکی به شدت محدود بوده است. در نهایت، علیرغم اینکه در دوره رضاشاه و محمدرضاشاه رشد اقتصادی تجربه شده است، اما شکلگیری شکافهای مذکور در کنار "جامعه منقسم به طبقات (و نه جامعه طبقاتی)" به نارضایتیهای اجتماعی منجر شده که تهدید و فروپاشی نظام سیاسی را در پی داشته استhttps://rahbord.csr.ir/article_124506_4703fee0fc60009818ba2ae23f598711.pdfپژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310222420140220A Study of Legal Challenges of Tehran Convention on the Protection of the Caspian Environmentبررسی چالشهای حقوقی کنوانسیون تهران درباره حفاظت محیط زیست دریای خزر124507FAسیدعباس پورهاشمیعطیه اکرامیJournal Article19700101In terms of the environmental values,the Caspian Sea as the world’s largest inland body of water, is important from national, regional and global points of view.;
The Caspian Sea, because of many kinds of pollution including land-source pollution and increasing petroleum activities (exploration, extraction, transportation and refining) affecting its coastal and marine environments during the last decade, is facing alarming environmental trends.;
Due to the absence of a comprehensive legal framework and lack of commitment of the beneficiary countries in complying with environmental standards and optimal utilization of biological resources of the sea, the enforcement of environmental measures deesnot seem possible.;
The typical instances are the invasion of sea walnuts, reduction in sturgeon stocks in recent years, entry of oil pollutants and the destruction of coastal zones and aquatic habitat.;
Therefore, given the critical environmental status of the Caspian Sea, this marine ecosystem attracted the attention of the United Nations Environment Programme (UNEP) as a result of which the Framework Convention for the Protection of the Environment of the Caspian Sea, known as the Tehran Convention was elaborated.;
Due to the importance of this subject, this article studies the legal aspects of Tehran Convention, explains the strengths and weaknesses of the Convention, and presents strategies for successful implementation of the Convention and promoting the compliance of members with it.دریای خزر بهعنوان بزرگترین دریاچه جهان به لحاظ ارزشهای زیستمحیطی، از دیدگاه ملی، منطقهای و حتی جهانی حائز اهمیت است و به دلیل تأثیرپذیری از آلودگیهای مختلف که بخشهایی از آن منشاء خشکی دارد و در اثر فعالیتهای رو به گسترش نفتی (اکتشاف، استخراج، حمل و نقل و پالایش) در محیط دریایی و سواحل آن میباشد، در طول دهههای اخیر روند زیستمحیطی نگرانکنندهای داشته است. به دلیل نبود چارچوب حقوقی جامع و به موازات آن عدم تعهد لازم کشورهای ذینفع برای رعایت مسائل زیستمحیطی و بهرهبرداری مطلوب از منابع زیستی این دریا، اعمال تدابیر زیستمحیطی به خوبی امکانپذیر نمیباشد. نمونه بارز آن کاهش شدید ذخایر ماهیان خاویاری در سالهای اخیر، هجوم گونهی بیگانه و مضر شانهدار، ورود آلایندهها اعم از نفتی، صنعتی و کشاورزی به این پهنه آبی و تخریب سواحل و زیستگاههاست. بر این اساس و با توجه به بحرانی بودن وضعیت زیستمحیطی دریای خزر، این عرصه آبی مورد توجه سازمان ملل متحد و برنامه محیط زیست آن واقع شد و کنوانسیونـ چارچوب حفاظت از محیط زیست دریای خزر، موسوم به کنوانسیون تهران شکل گرفت. با توجه به اهمیت موضوع، نوشتار حاضر با بررسی ابعاد حقوقی کنوانسیون تهران، نقاط ضعف و قوت این کنوانسیون را تبیین میکند و راهکارهایی جهت اجرای موفق کنوانسیون و افزایش سطح پایبندی کشورها به آن ارائه مینمایدhttps://rahbord.csr.ir/article_124507_ee6fdf0eda613bb6ad7db62c5fe917fb.pdfپژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310222420140220The impact of Terrorism on the Confrontation between Iran and the EU after September 11, 2001تأثیر عامل تروریسم بر تقابل اتحادیه اروپا و جمهوری اسلامی ایران پس از 11 سپتامبر 2001124508FAمجید عباسیJournal Article19700101The issue of terrorism is one of the important subjects in relations between the Islamic Republic of Iran and the EU. The European Union influenced by global propaganda and incidents such as hostage taking in the U.S. Embassy in Tehran, Salman Rushdi affair, Mikonos crisis, and Iran´s support of Hezbollah and Palestinian groups, has criticized Iran. In contrast, Iran denies the charges and considers itself the greatest victim of terrorism. From Iran´s point of view, supporting Hezbollah and Palestinian groups that are considered as liberation movements is not tantamount to supporting terrorism. From Iran´s perspective, Europeans support Israel who is responsible for killing Palestinians. Also, they support anti-Iranian terrorist groups involved in the assassination of Iranian scientists and officials. Iran believes that the EU actions means supporting terrorism. On the other hand, the Islamic Republic of Iran present a different definition for terrorism brining about divergence between the two parties.عامل تروریسم و بنیادگرایی از جمله مسائلی است که اتحادیه اروپا مدعی است همواره آن را در روابط خود با جمهوری اسلامی ایران مد نظر دارد. اتحادیه اروپا تحت تأثیر تبلیغات جهانی علیه انقلاب اسلامی ایران و بروز حوادث چندی از اوایل انقلاب تاکنون مانند بحران گروگانگیری اعضای سفارت امریکا در تهران، مسئله سلمان رشدی، بحران میکونوس، حمایت ایران از حزبا... لبنان و جنبش جهاد اسلامی فلسطین و حماس (که از نظر آنها گروههای تروریستی و از نظر جمهوری اسلامی ایران در زمره گروههای مبارز آزادیبخش میباشند)، از حکومت ایران انتقاد کرده است. جمهوری اسلامی ایران همواره اعلام کرده که خود بزرگترین قربانی اعمال تروریستی است. در سالهای آغازین انقلاب اسلامی، تعداد زیادی از مردم بیگناه و مقامات حکومتی ایران توسط تروریستهای سازمان مجاهدین خلق(منافقین) که تحت حمایت کشورهای غربی قرار دارند، به شهادت رسیدهاند. این اقدامات تروریستی با ترور دانشمندان هستهای ایران توسط گروههای تروریستی که تحت حمایت برخی کشورهای اروپایی قرار دارند، همچنان ادامه دارد. بنابراین ج.ا.ایران بیش از هر ملت و دولت دیگری طعم تلخ تروریسم را چشیده است و با همه اشکال آن به شدت مبارزه میکند. ایران در مقابل انتقاد اتحادیه اروپا در حمایت از گروههای فلسطینی و لبنانی، هرگونه کمک مالی و نظامی به آنها را رد میکند و حمایت از این گروهها را به صورت معنوی و در قالب کمک به جنبشهای آزادیبخش میداند. هدف اصلی این نوشتار، مطالعه تأثیر عامل تروریسم و بنیادگرایی بر سیاست خارجی اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران پس از 11 سپتامبر 2001 است. در این راستا دیدگاه اسلام و جمهوری اسلامی ایران نسبت به تروریسم، رویکرد امنیتی اروپا به تروریسم و نقش تروریسم در واگرایی جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا بررسی شده استhttps://rahbord.csr.ir/article_124508_cc6b9d15ddf6c415b154e4c8259ce165.pdfپژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310222420140220The Causes of Russia´s Involvement in Syrian Crisisواکاوی علل حضور روسیه در بحران سوریه124509FAداوود کیانیزهره خانمحمدیJournal Article19700101The Middle East is considered a geopolitical region for the great powers. Among the Middle East states , Syria has a crucial status. Since the beginning of the domestic unrest in this country, the interests of a number of regional and trans-regional actors have been challenged. Russia is among those states that feels its interests and security threatened by this development. This aritcle is trying to analyze the Russian foreign Policy towards Syrian crises. According to the main argument of this article, while Russia seeks to restore its influence in Syria, it is determined to block the infiltration of the so called Arab uprising into the Eurasia which is considered its backyard.منطقه خاورمیانه، موقعیت ویژه و حساسی در جغرافیای سیاسی و اقتصادی قدرتهای بزرگ جهانی و کشورهای پیرامون آن در آغاز هزاره جدید میلادی به خود اختصاص داده است. سوریه یکی از کشورهایی است که در این منطقه از اهمیت ژئوپلتیک خاصی برخوردار است. امروزه با شکلگیری بحران سیاسی در این کشور، بازیگران منطقهای و فرامنطقهای مختلفی در آن حضور یافته و هر یک بر اساس منافع و علایق خود، جهتگیری خاصی را در رابطه با این بحران اتخاذ نمودهاند. این مقاله به دنبال آن است تا با ارائه چارچوبی نظری، به واکاوی انگیزههای روسیه بهعنوان مهمترین بازیگر فرامنطقهای در میان بازیگرانی که خواهان ابقای نظام حاکم در سوریه هستند، بپردازد. بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است که روسیه بهعنوان یک بازیگر فرامنطقهای از یک سو و بهعنوان متحد استراتژیک سوریه از سوی دیگر، درصدد پیگیری چه اهدافی در این بحران است؟ یافتههای مقاله حاکی از آن است که با توجه به جایگاه سوریه در سیاست خارجی روسیه، این کشور علاوه بر حفظ پیوندهای اقتصادی و نظامی خود با سوریه، به دنبال جلوگیری از کاهش نفوذ خود در خاورمیانه و ممانعت از تسری ناآرامیها از خاورمیانه به منطقه اوراسیا میباشد. بنابراین روسیه به پشتیبانی تمامعیار از دولت سوریه در مقابل معترضین داخلی و فشارهای بینالمللی پرداخته استhttps://rahbord.csr.ir/article_124509_7a9917f7d4eaa11ccaf0202cb3648c5d.pdfپژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310222420140220Shanghai, New Regionalism and the Threat to the U.S. Interests in Central Asiaشانگهای: منطقهگرایی نوین و تهدید منافع امریکا در آسیای مرکزی124510FAآرمین امینیسیدمحمدرضا موسویJournal Article19700101Asia is experiencing a new generation of regionalism called neo-regionalism. Shanghai Cooperation Organization (SCO) as a successful regional organization tries to develop relations with other countries and recruits new members to achieve its political, economic and security goals. The increasing power of the SCO led by China and supported by Russia has caused growing concern in Washington . The question here is , does the SCO as a regional power, pose a threat against the U.S. interests in Central Asia? The answer to this question is that the Shanghai Cooperation Organization, threatens seriously the U.S. interests in the three areas of Afghanistan, energy sector and regional stability. This article examines this regional organization as a growing threat to the U.S. interests in Central Asia.منطقه آسیا، نسل نوینی از منطقهگرایی را که منطقهگرایی نوین نامیده میشود، تجربه میکند. سازمان همکاری شانگهای بهعنوان یک سازمان موفق منطقهای با توسعهی روابط با سایر کشورها و جذب اعضای جدید، در پی دستیابی به اهداف سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود میباشد. افزایش قدرت سازمان همکاری شانگهای به رهبری چین و حمایت روسیه سبب نگرانی فزاینده واشنگتن شده است. آیا سازمان همکاری شانگهای بهعنوان یک قدرت منطقهای، تهدیدی برای منافع امریکا در آسیای مرکزی است؟ پاسخ این است که سازمان همکاری شانگهای، منافع امریکا را در سه موضوع انرژی، افغانستان و ثبات منطقهای بهشدت تهدید کند. این مقاله به بررسی این سازمان منطقهای رو به رشد بهعنوان تهدید منافع امریکا در آسیای مرکزی میپردازدhttps://rahbord.csr.ir/article_124510_7bf3a1c8c4765cb1c7124bd42a84f9fe.pdfپژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310222420140220Factors Affecting the Formation of Arms Trade Treatyتبیین عوامل مؤثر در شکلگیری معاهده تجارت تسلیحات124511FAزهرا دولتخواهنوذر شفیعیJournal Article19700101International community’s concerns about inhuman effects of conventional weapons in different countries, especially in crisis-hit African nations, and the possibility that criminals, illegal armed groups and terrorists may use such weapons against civilians, including women and children, prompted serious efforts for the adoption of effective international mechanisms. Extensive consultation among countries finally led to the adoption of various international conventions and treaties on small and light weapons, anti-personnel mines, and cluster bombs. However, growing concerns over illegal trade and smuggling of conventional weapons in different parts of the world prompted some countries and nongovernmental organizations to launch a campaign in this regard. As a result of their extensive lobbies and efforts, the Arms Trade Treaty was drafted without serious talks among countries and only based on the viewpoints of a limited group of states. Since a consensus was not reached in the UN Conference on Arms Trade, this treaty was finally approved through voting at the UN General Assembly in March 2013, with its main goal being the introduction of common international standards to control all forms of import, export and transfer of conventional weapons. The present research discusses underlying grounds for the formulation of the Arms Trade Treaty while assessing the process of the ratification of this treaty by international community to enforce global controls on conventional weapons.نگرانیهای جامعه جهانی در خصوص آثار غیر انسانی ناشی از تسلیحات متعارف در کشورهای مختلف بهویژه کشورهای بحرانزده افریقا و نیز احتمال دستیابی جنایتکاران، گروههای مسلح غیر قانونی و تروریستها به تسلیحات برای استفاده علیه غیر نظامیان از جمله زنان و کودکان، تلاش جدی برای اتخاذ سازوکارهای مؤثر بینالمللی را بهدنبال داشت. در این رابطه، تلاش و رایزنی گسترده کشورها به تصویب کنوانسیونها و معاهدات بینالمللی متعددی در رابطه با سلاحهای کوچک و سبک، مینهای ضد نفر و بمبهای خوشهای انجامید. با وجود این، رشد فزاینده و نگرانکننده تجارت غیر قانونی و قاچاق تسلیحات متعارف در مناطق مختلف جهان، به شکلگیری کمپینی توسط برخی کشورها و سازمانهای غیر دولتی منجر شد که در نتیجهی لابی و تلاش گسترده آنها، پیشنویس «معاهده تجارت تسلیحات» بدون مذاکره جدی کلیه کشورها و تنها با اعمال نظر گروهی از کشورها تهیه و تدوین شد. سرانجام این معاهده با هدف ایجاد معیارهای مشترک بینالمللی بهمنظور کنترل هرگونه واردات، صادرات و نقلوانتقال تسلیحات متعارف بهدلیل عدم دستیابی اعضا به اجماع در کنفرانس نهایی ملل متحد در خصوص تجارت تسلیحات، از طریق رأیگیری در مجمععمومی ملل متحد در مارس 2013 به تصویب رسید. در این پژوهش سعی بر آن است تا ضمن بررسی زمینههای شکلگیری معاهده تجارت تسلیحات، روند حرکت جامعه بینالمللی به سمت تصویب این معاهده با هدف کنترل جهانی تسلیحات متعارف مورد ارزیابی قرار گیردhttps://rahbord.csr.ir/article_124511_e0f5e3d8bb8e040e380de1b7514ffbbc.pdfپژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310222420140220Towards a Model for Typology of Energy Management Strategies (The Case of Companies in Down Stream Section of Iranian Oil Industry)الگوی گونهشناسی استراتژیهای مدیریت انرژی (مورد مطالعه: شرکتهای فعال در بخش پاییندستی صنعت نفت ایران)124512FAسیدمحمد اعرابیهانیه شمس کلاهیJournal Article19700101Today, energy management plays an important role in every organization. Previous studies about energy management consisted mostly of how to design the strategies for energy management.;
In this article, in accordance with the grounded theory methods and the information gathered from the knowledgeable specialists in energy management, we brought out the models of energy management strategies and sub-systems. On the basis of information gathered from petrochemical companies and oil refineries companies whose energy intensity is published in Hydrocarburs Energy Balance (published by Iran International Energy Study Ins-“IIES”), the existence of any correlation between strategies of energy management and business strategies and energy performance in organizations is studied.;
Structural equation modeling showed that correlation exists between strategies of energy management and business strategies and energy performance in organizations.امروزه موضوع مدیریت انرژی در سازمانها دارای اهمیت ویژهای است. تحقیقات پیشین در زمینه مدیریت انرژی، اغلب معطوف به تعریف فرآیند تدوین استراتژیهای مدیریت انرژی بوده است. در این تحقیق با جمعآوری اطلاعات از صاحبنظران مدیریت انرژی و مطابق با روش مصاحبهی باز و کدگذاری، گونههای استراتژی مدیریت انرژی استخراج شده است. همچنین با جمعآوری اطلاعات از شرکتهای پتروشیمی و پالایشگاههایی که شدت انرژی آنها توسط ترازنامه هیدورکربوری کشور(منتشرشده توسط مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی) اعلام میشود، ارتباط میان هماهنگی استراتژی مدیریت انرژی با استراتژی کسب و کار سازمان و تأثیر آن بر عملکرد مدیریت انرژی در سازمان بررسی میشود. مدل معادلات ساختاری به روش کمترین توان دوم جزیی، نشان داد که هماهنگی استراتژی مدیریت انرژی با استراتژی کسب و کار بر عملکرد مدیریت انرژی سازمان مؤثر است، یعنی سازمانهایی که میان گونهی استراتژی مدیریت انرژی و استراتژی کسب و کار آنها هماهنگی وجود دارد، از عملکرد مدیریت انرژی بهتری برخوردارندhttps://rahbord.csr.ir/article_124512_a023aa8ec767279b6228e8b088c11290.pdfپژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310222420140220Approaches to Enhancing International Cooperation in Iran´s Higher Education Systemراهکارهای ارتقای همکاریهای علمی بینالمللی در نظام آموزش عالی کشور (با تأکید بر دانشگاه آزاد اسلامی)124513FAسیدعلی طباطباییJournal Article19700101International relations in the beginning of 21th century have become more complicated and intertwined so that all levels of international relations are influencing each other. Without international cooperation, there will be no international achievements. ;
Interanional cooperation is institutionalized within higher education systems across the world and the level and essence of interanional cooperation in higher education system is considered as an index of efficiency. Taking into consideration the importance of higher education in development of social, political, economic and technological structures of nation-states in the world, the subject of international cooperation in higher education gains much more importance. This article analyzes the present condition and approaches to enhancing international cooperation in Iran´s higher education system.روابط بینالمللی در ابتدای هزاره سوم، بیش از پیش پیچیده ودر هم تنیده شده است و سطوح روابط بینالمللی نیز در تمامی نقاط جهان از هم تأثیر میپذیرند و بر هم تأثیر میگذارند. در این میان مهم این است که بدون همکاریهای بینالمللی، بسیاری از دستاوردهای بینالمللی چه در گذشته و چه در حال دستیافتنی نبود. همکاریهای بینالمللی تا آن حد در آموزش عالی در سطح جهان نهادینه شده که در بیشتر مراکز آموزش عالی در سطح جهان، بخشهای ویژهای در این خصوص فعال هستند و یکی از شاخصهای کارآمدی دانشگاههای دولتی و خصوصی در سطح جهان، شکل و محتوای همکاریهای بینالمللی است.; با توجه به جایگاه ویژه آموزش عالی در توسعه ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوریهای مربوط، موضوع همکاریهای علمی بینالمللی در کشورهای جهان دارای اهمیت راهبردی فراونی است. تحقیق حاضر در جستجوی روشن کردن وضع موجود و چگونگی ارتقای همکاریهای علمی بینالمللی در نظام آموزش عالی ایران می باشدhttps://rahbord.csr.ir/article_124513_bf97b870a2033a0748e750a020cc1621.pdfپژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310222420140220Study of the Main Challenges and Strategies to Attract Foreign Students by Using the Technique of Focus Groupsبررسی مهمترین چالشها و راهبردهای جذب دانشجویان خارجی در ایران (با استفاده از تکنیک گروههای کانونی)124514FAحمید شفیعزادهJournal Article19700101Higher education in the 21st century is one of the most important factors affecting every society. One of the major challenges of higher education in the new millennium is to attract foreign students into the host countries. This article reviews the challenges and strategies for the Islamic Republic of Iran in attracting foreign students and scholars through a qualitative study using focus groups. The population studied consisted of officials, experts, professionals and faculty members involved in academic and administrative activities related to the foreign students. The sample consisted of two groups: 18 participants consisting of authorities and relevant experts in the field of foreign students, Ministry of Science, Research and Technology and other important institutions of higher education and 16 participants composed of researchers and faculty members working in the field of foreign students. The results led to the identification of seven challenges and eleven strategies. The main challenges in priority order are: multiplicity of policy decision making and planning institutions; lack of clarity in main goals and orientations; lack of specialized counseling services and guidance for students; introduction of Persian as the only language for teaching and learning; low level of education and welfare facilities; attracting students from least developed countries; and lack of the culture of interaction and empathy between Iranian and non-Iranian students.آموزش عالی در قرن 21، از عوامل مهم تأثیرگذار بر جامعه به شمار میآید و از مهمترین چالشهای آموزش عالی در هزاره جدید، موضوع سیاستهای جذب دانشجویان خارجی در کشورهای میزبان است. هدف این مقاله، بررسی چالشها و راهبردهای جمهوری اسلامی ایران در جذب دانشجویان خارجی از دیدگاه متخصصان، از طریق یک مطالعه کیفی و با استفاده از روش گروههای کانونی است. جامعه مورد مطالعه شامل مسئولین، متخصصین، افراد حرفهای و اعضای هیئت علمی درگیر فعالیتهای اجرایی و علمی مربوط به دانشجویان خارجی میباشد. نمونه مورد مطالعه، شامل دو گروه؛ 18 نفر مشارکتکننده به عنوان مسئولین و کارشناسان مرتبط با حوزه دانشجویان خارجی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و سایر مؤسسات مهم آموزش عالی؛ و 16 نفر مشارکتکننده به عنوان پژوهشگران و اعضای هیئت علمی صاحباثر در حوزه دانشجویان خارجی میباشد. نتایج تحقیق منجر به شناسایی 7 چالش و 11 راهبرد شده است. مهمترین چالشها به ترتیب اولویت عبارت است از: تعدد نهادهای تصمیمگیرنده در عرصه سیاستگذاری و برنامهریزی؛ مشخصنبودن اهداف و جهتگیری اصلی؛ فقدان مراکز مشاوره تخصصی برای راهنمایی و هدایت دانشجویان؛ معرفی زبان فارسی به عنوان تنها زبان برای آموزش و یادگیری؛ پایین بودن سطح امکانات آموزشی و رفاهی؛ جذب حداقلی دانشجو از کشورهای پیشرفته و عدم وجود فرهنگ تعامل و همدلی بین دانشجویان ایرانی و غیر ایرانیhttps://rahbord.csr.ir/article_124514_9d941944a3476b2e863473d1735e38a6.pdf