صدرالمتألهین، انسان را حقیقت ذومراتبی میداند که دائماً در ذات و گوهر خود در حال تحول و سیلان است. علم و ادراک نیز چیزی جز طی مراحل و مدارج استکمال و انتقال از نشئهای به نشئه دیگر نیست. با توجه به نگرشهایی که وی در خصوص بحث طاقت بشری و بحث تحویل وجودی (منبعث از اصالت وجود و مشکک بودن آن)، ارائه داده، میتوان گفت که ملاصدرا در زمره فیلسوفانی قرار دارد که نسبت سوژه ـ اوبژه را واجد حیث التفاتی دانسته و لذا با تفکر سوبژکتیویستی کلاسیک ناسازگار است.; نظریه فوق در مقاله حاضر به بحث گذارده شده و مبتنی بر آن، عناصر تربیتی صدرایی معرفی گردیده است. مدعای مقاله آن است که در تفکر تعلیموتربیت صدرایی، دو عنصر «مشارکت» و «شکوفایی»، واجد بالاترین اهمیت هستند