نگرانیهای محیطی که عمدتاً بعد از دهه 1960 میلادی به صورت جدی در سیاست جهانی مطرح شد، باعث اظهارنظرهای گوناگونی شده است. تعدادی از محیطشناسان مانند رونالد اینگلهارد استدلال میکنند که این توجه و نگرانی وجه مشخصه نسلی است که در امریکا و اروپای پس از جنگ سرد، دغدغههای آنها، اخطار دادن نسبت به خطرات گسترده و جهانی توسعه صنعتی مدرن میباشد. در دهههای اخیر تغییرات زیستمحیطی مانند تغییرات آب و هوا، چالشهای اساسی را برای امنیت انسانی در سراسر جهان ایجاد کرده است که فوریترین تأثیر آن را میتوان بحران کمیابی منابع زیستی نام برد. اگرچه این بحران عامل فوری در شکلگیری جنگ نیست، اما فشارهایی را پدید میآورد که موجب تشدید احساسات و برانگیختن برخوردهای قومی، اضطرابها، آشوبها و شورشها میشود. تولید و مصرف انرژی، انتشار گازهای گلخانهای، صنعتی و شهری شدن که در اواخر سده بیستم به پدیدههای جهانی تبدیل شدند، به مشکلات جدی زیستمحیطی مانند تحلیل رفتن منابع، دگرگونی آب و هوایی، آلودگی فراگیر و افزایش جمعیت منجر گردیدهاند. جامعههای مصرفی این مشکلات زیستمحیطی را از راه بهرهبرداری کلان از منابع طبیعی، فرایندهای آلودهکننده و زیرساختهای حملونقلی که ایجاد کردهاند، تشدید نمودهاند. واکنش به بحران زیستمحیطی در حال گسترش فراگیر بوده و اشکال گوناگونی پیدا کرده است. کشور ایران به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس همواره در معرض تهدیدات زیستمحیطی قرار داشته است. نتایج نشان میدهند عواملی همچون تأمین انرژی و دستیابی به آن، آلودگی آب رودخانهها و دریاها، خشکسالی، تغییرات آب و هوا و افزایش جمعیت و مهاجرت در ایجاد ناامنی و بر هم زدن نظم عمومی و از همه مهمتر بر امنیت ملی ایران، تأثیرات قابل توجهی دارند