سیاستگذاری فرهنگی به عنوان یکی از ارکان مهندسی فرهنگی تنها هنگامی میتواند اهداف مطلوب فرهنگی را در جامعه محقق کند،که ابزارهای سیاستگذاری را به طور فرابخشی و جامع برگزیند. ابزارهای سیاستگذاری متعدد میباشند که از دیدگاه هاولت میتوان همه آنها را به هشت گونه اساسی تقسیم کرد و همه سیاستها ترکیبی از این هشت گونه پایه میباشند. در راستای انتخاب بهینه و صحیح ابزارها فورست چهارچوبی پیشنهاد میکند که با ارایه رویکردهای گوناگون، جامعیت و تناسب ابزارهای انتخابی در سیاستگذاری فرهنگی را تضمین مینماید. مطالعه موردی سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی در برنامه ملی نروژ در مبارزه با تبعیض نژادی، نحوه استفاده عملی از این چهارچوب را روشن میسازد