یکی از مسائل عمده مورد بحث در پژوهشهای علوم انسانی بهطور کلی و در اقتصاد سیاسی بینالملل بهطور خاص، بررسی یک جریان فکری-عملی از حیث استمرار یا وقوع گسست (ظهور و افول گفتمانی) در گزارهها، آموزهها یا اصطلاحاً مشکلههای مطرح شده در آن است. اقتصاد سیاسی بینالملل نیز به مثابه یک دیسیپلین مستقل در روابط بینالملل از این مباحث مبرا نبوده و بررسی وجود تداوم یا گسست معنایی در جریانهای اصلی آن مهم و قابل تأمل تلقی میشود. با در نظر گرفتن این مفروض، پرسش اساسی را که این مقاله در صدد پاسخ به آن برآمده این است که چگونه میتوان امنیتیتر شدن جهان و افزایش نظامیگری در سیاست خارجی آمریکا را پس از گذشت دو دهه از احیای تفکرات نئوکلاسیک اقتصادی، بازگشت به اصول بازار آزاد، جهانی شدن اقتصاد و در یک کلام جهانی شدن نئولیبرالیسم توجیه و تبیین نمود؟ به عبارت دیگر پرسش اصلی این نوشتار آن است که امنیتی شدن دنیای جهانی شده پس از روی کار آمدن نئوکانها در هیئت حاکمه جرج دبلیو بوش از منظر IPE چگونه تبیین و تحلیل میشود؟ در پاسخ به این برسش اساسی دو رقیب مطرح مطرح میشود. یک فرضیه قدرتیابی نئوکانها در آمریکا را به ویژه با در نظرگرفتن حادثه یازدهم سپتامبر به مثابه گسست در جریان طبیعی و آزاد اقتصادی جهانی به سمت همگرایی ارزیابی مینماید و فرضیه دیگر حاکمیت و تثبیت قدرت نئوکانها در هیئت حاکمه ایالات متحده را در راستای تکمیل بعد نرم قدرت (توانمندی اطلاعاتی، رهبری ایدئولوژیکی و قدرت اقتصادی)، و تحقق ایدههای نئولیبرالیستی یا پشتوانه نظامی-امنیتی بهشمار میآورد. در این نوشتار تلاش خواهد شد ضمن اشاره به درونمایه اصلی فکری نئولیبرالیسم و نئومحافظهکاری از منظر اقتصادی سیاسی (رابطه دولت/بازار، سیاست/اقتصاد) ماهیت تحولات بهوجود آمده در جریان اقتصاد سیاسی بینالملل را تحت تأثیر ظهور و تثبیت نئوکانها در آمریکا مورد بحث و بررسی قرار دهیم. ; ;