بسیاری از آسیبها و جرایم اجتماعی، نشان از وجود پدیدهای دارد که گرچه کمتر مورد مداقه قرار میگیرد، اما به مثابه عامل زیرین و بنیادین عمل میکند. آن پدیدهی مخرب، روحیه و منش نیهیلیستی است. در نیهیلیسم معنای زندگی، هستی، خود، حیات و بسیاری از وقایع از دست میرود و فرد در برهوت بیمعنایی و سرگشتگی و حیرانی میماند. نیهیلیسم واجد چهرههای مختلفی است. بروز و ظهور آن در قالبهای رفتاری و کنش فردی و اجتماعی، گاه به انحاء متضاد، نمایان میشود. افسردگی و بیتفاوتی از سویی و پرخاشگری و شورشگری علیه وضع موجود از سوی دیگر، از نیهیلیسم نشأت میگیرد. برخی از شقوق مختلف نیهیلیسم عبارتند از: نیهیلیسم معرفتشناختی، وجودی، فرا-اخلاقی، سیاسی و ... همچنین علل جامعهشناختی، روانشناختی و تحولات ارزشی در بروز انواع نیهیلیسم مدخلیت دارند. برای مقابله با نیهیلیسم، انواعی از شیوهها خلق و تجربه شده است. برخی از این شیوهها با دین و اخلاق و کرامت انسانی سازگار نیست و برخی دیگر، صرفاً پاککردن صورت مسئله است