جهانی شدن به عنوان جایگزین امنیتی نظام فروپاشیدهی دوقطبی، پیامد تحولاتی است که رویدادهای آخرین دهه قرن بیستم آن را با خود به دنبال داشته و ناشی از شرایطی است که هدف آن تداوم روند قدرت در روابط بینالملل به سود قدرتهای بزرگ میباشد. از زمان پیدایش نظامهای بینالمللی، کشورهای توسعه نیافته در تکوین آن نقشی نداشته و تنها به مثابه سنگپارههایی در کفه ترازوی موازنه قوا به سود قدرتهای بزرگ ایفاگر نقشهای حاشیهای بودند، فروپاشی نظام دوقطبی که ساختار نظام بینالمللی سنتی را دگرگون نمود، شرایط مناسبی فراهم ساخت تا با بهرهگیری از آن، کشورهای جهان سوم مدعی سهمی از قدرت گردیه و در صدد یافتن جایگاه شایستهتری در نظام بینالملل باشند. با دگرگونیهای اخیر و انتقال منبع قدرت از نظامیگری به اقتصاد که اساساً منافع آن نیز از کشورهای توسعه نیافته تأمین میگردد، مرزها و جبهههای منازعه در روابط بینالملل را به جهان سوم منتقل نمود