جهانی شدن اقتصاد از دیدگاه حقوقی و سیاسی آن به مفهوم در نظر گرفتن کمترین نقش برای حدود مرزهای جغرافیایی کشورها در فعالیتهای اقتصادی از قبیل تجارت، سرمایهگذاری، تولید و نقل و انتقالات مالی است. در اذهان عمومی، جهانی شدن به عنوان پدیدهای فراگیر یک معنای مادی و اقتصادی دارد که در داخل آن تجارت آزاد لحاظ میشود. بنابراین، در جهانی شدن اقتصاد هدف اصلی این است که یک بازار آزاد اقتصادی به وجود آید و کلیه موانع تجارت از بین برود. لیکن، به نظر میرسد این موضوع فراتر از محورهای اقتصادی آن، به صورت مؤثری سرشت دولتها و حاکمیت ملی آنها ارتباط دارد. امروزه یکی از مسائلی که کشور ما و سایر کشورهای در حال توسعه را در فرایند جهانی شدن اقتصاد نگران ساخته، موضوع تضعیف حاکمیت ملی است. این نگرانی ما را با این سؤال مواجه میسازد که آیا پدیده جهانی شدن اقتصاد واقعاً میتواند چنین تأثیری بر اقتدار و حاکمیت ملی دولتها داشته باشد؟ در پاسخ به این سؤال میتوان عنوان کرد بدون شک، این پدیده بر حاکمیت ملی دولتها تأثیراتی منفی و مثبت دارد