در ابتدای دههی 1990، به هنگام آغاز رشد بیسابقهی نظریهپردازی هنجاری دربارهی سیاست جهانی در رشتهی روابط بینالملل، رابرت جکسون رابطهای شفاف بین سؤال از «خیر» و حوزهی اخلاق بینالملل برقرار ساخت. از نظر او دلیل غفلت سنتی نظریهی بینالمللی از سؤالاتی در مورد زندگی خوب بدین علت است که «کلاً دیپلماسی و حقوق بینالملل از آن غفلت ورزیدهاند». البته جکسون سؤالاتی را در دستور کار نظریهی بینالملل دربارهی زندگی خوب مطرح کرده است: بی تردید، امروزه به دلیل تأثیر روزافزون رخدادهای بیرون از حکومتها، نظریهپردازی سیاسی و اخلاقی در مورد روابط بینالملل در حال گسترش است. بهعنوان شاهدی براین ادعا میتوان از گسترش توجه به اخلاق بینالملل نام برد که شامل سؤالاتی در مورد جنگ هستهای، عدم مداخله، حق تعیین سرنوشت، حقوق بشر، توزیع جهانی اقتصاد و محیط زیست است