تأملات دربارهی ماهیت و اهمیت اجتماع نقش بارزی در تاریخ فلسفهی اخلاق و فلسفهی سیاسی غربی (اعم از فلسفهی سکولار و فلسفهی دینی) دارند. در فلسفهی اخلاق و فلسفهی سیاسی، اصطلاح اجتماع به شکلی از اتصال بین افراد اشعار دارد که از لحاظ کیفی قویتر و عمیقتر از صرف یک انجمن است. مفهومی از یک اجتماع حداقل شامل دو عنصر میباشد؛ (1) افراد متعلق به یک اجتماع، اهدافی دارند که عمدتاً میان اعضاء مشترکاند؛ این اهداف صرفاً اهداف تماماً خصوصیاند و هنچنین از سوی اعضای گروه به عنوان اهداف مشترک شناخته ارزشمند دانسته میشوند. (2) آگاهی افراد عضو از تعلقشان به گروه، بخش مهمی از هویتشان (تلقیشان از اینکه که هستند) را میسازد