در منظومه «تئوگونیا»، هسیودوس (که به داستان پیدایش خدایان پرداخته)، سخن از «کائوس» میراند که بینان هستی واقع میشود و از او خدایان زاده میشوند. با سپری شدن دوران اسطورهگرایی و ظهور فیلسوفان نخستین یونان (بهرغم آنکه لوگوس به جای میتوس مینشیند)، «نیستی»، همچنان مورد انکار باقی میماند. هراکلیتوس که سکون پارمیندس را به ریشخند میگیرد و از افروختگی و فسردگیِ آتشِ هستی سخن میراند، در عین حال بر جاودانگی هستی پای میفشارد