دگرگونیهای اخیر و گسترده در جهان نمایانگر چالش برای رهبرانی است که سیاست خارجی را تنظیم یا کسانی که آن را مطالعه میکنند. تغییراتی را که از نیمهی دههی 1980 در سیاست جهانی رخ داده است، در نظر بگیرد. ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، در یک نمایش بینالمللی که تنشهای نظامی (با میلیونها سرباز و هزاران کلاهک هستهای) بر آن غالب بود، همراه با نمایشهای فرعی آشوبهای سیاسی، تشکیل اتحادیهها، فجایع حقوق بشری و جنگلهای وکالتی در کشورهای در حال توسعه، بازیگران اصلی بودند. در دههی 1980 تعداد اندکی میتوانستند پایان این نمایش را پیشبینی کنند. برخی کارشناسان انتظار داشتند که جنگ سرد با یک بانگ بلند -یک جنگ جهانی گرما- هستهای به پایان میرسد، دیگران معتقد بودند جنگ سرد با یک شیون- افول سریع نقش آمریکا در سیاستهای جهانی و زوال نظم جهانی پایان خواهد یافت. واضح است که بسیاری از این پیشبینیها بیپایه بودند