در این مقاله، به بررسی جنبههای واقعگرایانه، یعنی مؤلفههای دولت، سیاست خارجی، قدرت، امنیت، مناقشه و جنگ خواهیم پرداخت. منظور ما از واقعگرایانه آن است که این موضوعها براساس اصول واقعگرایی و نوواقعگرایی، موضوعهایی مهم برای مطالعه روابط بینالملل هستند. البته دلیلی ندارد که خود را محدود به طرح مسائل رئالیستی درباره این موضوعها نماییم و حتی برعکس، بعضی از نتیجهگیریهایی که در اینجا شده است آن نتایجی نیست که معمولاً رئالیزم میگیرد. هدف ما این است که برخوردی انتقادی با این مؤلفهها صورت دهیم. اگرچه این مدعا که مؤلفههای رئالیستی مذکور همچنان باید محور اصلی مطالعه روابط بینالملل باشند، یک موضوع مناقشه برانگیز است، اما براساس برخی دلایل، حداقل باید کار را با همین موضوع آغاز کنیم، چرا که از هرچه بگذریم این مؤلفهها در قرن گذشته بهطور عمده، مورد بحث و جدل واقع شدهاند