کاوشی از منظر مکتب تحلیل؛ تحول گفتمان سیاسی و پویای در الگوی کنش سیاست خارجی ایران

نویسنده

چکیده

انقلاب اسلامی ایران به موازات دگرگونی‌های وسیع و دامنه‌دار که در ابعاد مختلف حیات سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی معاصبر پدید آورد، سیاست خارجی کشور را نیز دستخوش تحولاتی ژرف و بنیادین ساخت. به عبارت بهتر، حدوث تغییرات اساسی در صحنه سیاست داخلی جامعه، در سیاست خارجی نیز بازتاب یافته و به صورت نوعی گسست و گونه‌ای جابجایی پارادایمی در الگوی کنش سیاست خارجی ترجمه شد. به‌گونه‌ای که الگوی کنش غالب از گرایش به اتحاد و ائتلاف با غرب به سمت ائتلاف‌‌زدایی و کناره‌گیری از هم‌پیمانی با قدرت‌های غربی، به‌ویژه ایالات متحده و حتی در جهت ضدّیت و ستیز با هنجارها و نهادها جامعه بین‌المللی مستقر و ساختار قدرت حاکم بر آن تغییر مسیر داد. جهت‌گیری‌ای که پس پیروزی انقلاب اسلامی 1357 به منظور صورت‌بندی و عرضه این تغییر گرایش تمهید گردید، در قالب عبارت «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» بازنمایی می‌شود. در واقع انگاره «نه شرقی، نه غربی» به تظاهر و تجلی الگوی کنش سیاست خارجی معینی مبدل شد که ترجمان تغییرات و تحولات سیاسی و اهداف و آرمان‌های منبعث از انقلاب اسلامی، در سطح بین‌المللی، به شمار می‌آید