با قدرت گرفتن ولادیمیر پوتین در روسیه به نظر میرسد که دوران گذار در این کشور پایان یافته باشد. معنای این عبارت این نیست که روسها به اهداف خود دست پیدا کردهاند و یا اینکه به کشوری دموکراتیک و با اقتصاد بازار تبدیل شدهاند، بلکه مدعی این مدعاست که ظاهراً در دوران پوتین، روسیه به نقطه تعادل و ثبات خود نزدیک شده است. مهمترین دلیل این مدعا به سادگی میتواند این باشد که همانند دوران یلتسین بهطور مکرر از روسیه اخباری مبنی بر عزل و نصبهای جدید در مقامات عالی کشور، درگیریهای پارلمانی، اعتراضات شدید احزاب و یا اخباری مشابه دریافت نمیکنیم، وضعیت اقتصادی بهبود نسبی پیدا کرده است و مهمتر از همه مبارزه جدی با الیگارشی جدید روسی آغاز شده و نهایتاً اینکه در سیاست خارجی این کشور میزان قابل قبولی از ثبات و اقتدار مشاهده میشود