بیش از یک قرن است که گروههای متعددی در آسیای مرکزی و قفقاز میکوشند آزادی دموکراتیک و اصلاحات سیاسی در جامعة خود را گسترش دهند. اغلب جنبشهای ملی، در اواخر قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم در این منطقه، از عامل عمدة لیبرال (آزادیخواهانه) برخوردار بودهاند. برای نمونه، جمهوری و دموکراتیک آذربایجان( 1920-1918)، قوانین برابر برای تمامی شهروندان «صرفنظر از اصلیت نژادی، مذهبی، طبقاتی، صنفی و یا جنسیتی» را در قانون اساسی خود گنجانده است. به عبارت دقیقتر، جمهوری دموکراتیک آذربایجان، اولین حکومت مسلمان بود ه حق رأی زنان را پذیرفت و بسیار پیش از اغلب کشورهای غربی، از جمله ایالات متحده و وسوئیس به این امر، مبادرت ورزید.