پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220همبستگی ملی و مشارکت عمومی124152FAحسن روحانیJournal Article19700101مشارکت از مطالبات دائمی و همیشگی ملت و همبستگی نیاز مستمر کشور است و بی تردید دستیابی به اهداف ملی و تامین منافع ملی بدون این دو اصل امکان پذیر نمی باشد.; بی تردید در صورت وجود اختلاف، شکاف و چند دستگی، عدم انسجام و یا غیبت مردم از صحنه مسائل مهم سیاسی و اجتماعی هیچ دولتی قادر نخواهد بود برنامه های اساسی و مهم را در کشور به سرانجام برساند.;پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220تأملی در کارنامه سازمان ملل از منظر صلح و امنیت124153FAمریم کاظمیJournal Article19700101سازمان ملل متحد با هدف پاسداری از صلح و امنیت بینالمللی، پس از جنگ جهانی دوم تشکیل گردید. این سازمان، به تدریج در طول حیات خود، وظایف دیگری را نیز به عهده گرفت و طیف وسیعی از موضوعها به فعالیتهای این سازمان افزوده گردید. بنابراین ارزیابی عملکرد سازمان ملل با گستردگی فعالیتهای آن دشوار و تاحدی ناممکن میباشد. اگر بخواهیم عملکرد این سازمان را با نظارت بنیانگذاران آن بسنجیم، مطمئناً سازمان ملل در رسیدن به اهداف خود، زیاد موفق نبوده است. اما اگر بخواهیم آن را با سلفش مقایسه نماییم. قطعاً بسیار موفقتر از جامعه ملل عمل نموده است. عامل دیگری که این ارزیابی را مشکل مینماید نبودن سازمانی مشابه برای مقایسه و سنجیدن عملکرد آن است. با وجود این، در این مقاله سعی میشود با توجه به وسعت فعالیتهای سازمان ملل به اصلیترین هدف آن یعنی حفظ صلح و امنیت بینالمللی پرداخته شود.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220در نگاهی اجمالی سیر اصلاحات در سازمان ملل124154FAمحمودرضا گلشنپژوهJournal Article19700101اقدامات اصلاحی هم ممکن و هم لازم است، اما نیازمند فرآیند پیچیدهای از مذاکرات میباشد، تا همهی اعضا به این احساس دست یابند که در قبال آن، چیزی به دست خواهند آورد. (جیمز پاول) ; درآمد ; مقالات و پژوهشهای عدیدهای در خصوص اصلاحات نگاشته شده و کارشناسان و پژوهشگران دولتی یا مستقل بسیاری، پیرامون آن سخنرانی کرده یا مطلب تهیه کردهاند؛ چرا که نفس اصلاحات در سازمان ملل با مفهوم اصلاحات در هر سازمان و نهاد دیگری متفاوت مینمایاند، هرچند ماهیت سازمان ملل اساساً با ماهیت هرگونه سازمان ملی یا دولتی یا حتی بسیاری از سازمانهای بینالمللی نیز تفاوت دارد. سازمان ملل متحد، ساختاری بسیار پیچیده و غیرمتمرکز با کارکردی چند جانبه است که دستورالعمل گسترده تهیه شده برای آن نه تنها حرکت آن را بسیار کند و بطئ نموده، بلکه فرصتی کافی برای ارائه انتقاد از سوی بیش از 190 کشور عضو و هزاران سازمان غیردولتی و کارشناس مستقل را هم فراهم نموده است. تعداد کم اصلاحات در این سازمان مهم و روند پیچیده و ناکارای آن به علت اختلافات عمیق سیاسی میان اعضای آن و نیروهای مخالف در نظام بینالمللی است؛ که خود سازمان را نیز به صورتی چندپاره و متضاد در آورده است. از سوی دیگر، نوع خاص تقسیم قدرت در آن، ایجادکننده حسی است که برای در امان ماندن از ناامیدی، خواهان رفرم و اصلاح در ساختار سازمان خواهد شد. سازمان ملل، امکان تغییر همزمان با تحولات بسیار پرشتاب دهه 90 میلادی را نداشته و به همین خاطر در نخستین سالهای هزاره سوم در میان اعضای متفاوت خود، گیج و سردرگم به نظر میرسد. در همین حال، موافقان و مخالفان نفس اصلاحات نیز در برابر یکدیگر صفی طولانی کشیدهاند. سیاست رسانههای گروهی که اغلب به صورت شرکتهای چند کاره در امور خبرپراکنی و تفریحات وجود دارند با اندیشگاههای محافظهکار در یک جبهه قرار دارد و خواستار اصلاحات در ساختار سازمان میباشد. رسانههای گروهی، سازمان ملل را سازمانی بوروکراتیک، فرآیند آن را ناکارآمد و کارکنان آن را فاقد صلاحیت و درگیر فساد اداری میدانند. عدم برشهای اجرایی و تأثیرگذار نبودن فعالیتهای آن از محورهای دیگر انتقادات است. البته هدف بسیاری از این تلاشها فقط تأثیر بر عامه ناآگاه، نهادهای قانونگذار و... است.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220پیامدهای هژمونی و یک جانبهگرایی آمریکا در بحث افزایش اعضای شورای امنیت سازمان ملل124155FAحمید محمدیانJournal Article19700101سازمان ملل متحد، سازمان فاتحان جنگ جهانی دوم است. پیروزمندان این جنگ که جهان را به خاطر تلاشهایشان برای نجات از چنگال نازیسم و فاشیسم، مدیون خود میانگاشتند سازمان ملل را با هدف حفظ و پاسداری از صلح وامنیت بینالمللی در سایه همکاریهای نهادینه خود، تأسیس کردند و در نعیین ساختار اصلی و ترکیب آن به دنبال حفظ وضع موجود و نه ایجاد وضع مطلوب بودند. شعار آنها برتری صلح بر عدالت بود. آنها جنگیده بودند تا جنگی درکار نباشد و چون براساس رهیافت قدرت، تصمیمگیریهای لازم برای پیریزی ساختار نظام آینده بینالمللی صورت میگرفت از این آزادی عمل برخوردار بودند که ساختار مورد نظر را به گونهای طراحی و شکلبندی کنند که حافظ آنها باشد. این رویکرد سبب شد که در توزیع جهانی قدرت تنها بازیگرانی عهدهدار نقش اصلی شوند که در آن زمان بالاترین توان نظامی، سیاسی و سپس اقتصادی را برای راهبری نظام جدید بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم دارا بودند.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220ساختار شورای امنیت در طرح اصلاحات سازمان ملل124156FAشهرام خسرویJournal Article19700101یکی از نهادهای پرقدرت سازمان ملل متحد، شورای امنیت است که نشاندهندهی جایگاه کشورهای قدرتمند در سازمان ملل از بدو تأسیس آن است. در واقع شورای مذکور که به ویژه حق وتو را برای اعضای مؤسسش در بردارد، وجه تمایز بین این اعضا است که در مراحل بعدی به سازمان ملل پیوستند. با این حال شورای امنیت در طول حیاتش به جز در موارد محدودی نتوانسته نهاد تأثیرگذار باشد و به ویژه وظیفه اصلیاش یعنی حفظ صلح و امنیت بینالملل را به خوبی انجام دهد. یکی از دلایل این عدم موفقیت جنگ سرد و دوران نظام دو قطبی بود که با توجه به برخورداری آمریکا و شوروی از حق وتو، عملاً قطعنامه مؤثری صادر نشد. با این حال پایان جنگ سرد نشان داد که شورای امنیت برای کسب کارایی نیازمند اصلاحات اساسی است. مهمترین مسئله در این بین نیز حق وتوست که تنها در اختیار 5 کشور جهان است که خود یکی از مهمترین دلایل نارضایتی دیگر کشورهای عضو به شمار میرود. این مقاله در صدد است تا علاوه بر بررسی ساختار شورای امنیت موانع و راهکارهای لازم برای طرح کنونی اصلاحات در آن را ارزیابی کند. براین اساس این مقاله در ابتدا به نحوه شکلگیری و وظایف شورای امنیت خواهد پرداخت و در ادامه ساختار شورای امینت در دوران جنگ سرد و دوران پس از جنگ سرد، جایگاه شورای امنیت پس از حوادث 11 سپتامبر، طرح اصلاحات در شورای مذکور، علل شکست طرح اصلاح شورای امنیت و تلاش برای حیات دوباره شورای امنیت را بررسی خواهد کرد.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220نقد دیدگاه چین در زمینه اصلاحات شورای امنیت124157FAسلیمه دارمیJournal Article19700101اصلاحات در ساختار سازمان ملل متحد به ویژه در شورای امنیت بیش از یک دهه است که ذهن کارشناسان مسائل بینالمللی را به خود معطوف کرده است. با توجه به اهمیت موضوع اصلاحات، دبیر کل سازمان ملل، هیئت عالی رتبهای را برای ساختن شورای امنیت و افزایش تعداد اعضای آن تعیین نمود. هیئت مذکور نیز در گزارش خود به ارائه دو گزینه در این ارتباط پرداخت که البته نظر هیچ کدام از کاندیداهای احتمالی احراز کرسی دائم در شورای امنیت را تأمین نکرد. به نظر میرسد 5 اعضای دائم شورای امنیت که از حق وتو نیز برخوردارند، مایل به اعطای این حق به اعضای جدید نیستند. چین نیز که یکی از 5 قدرت دارای حق وتوست، اضافه شدن اعضای جدیدی همچون ژاپن و هند را خطری برای موقعیت خود، به عنوان تنها قدرت آسیایی واجد حق وتو در شورای امنیت، میداند. این مقاله نیز که توسط یکی از کارشناسان برجسته مرکز مطالعات امنیتی آسیا-پاسفیک در هاوایی نوشته شده است دیدگاه چین را درباره اصلاحات در شورای امینت مورد بررسی قرار داده است.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220بررسی مقارنهای تجربه جامعه ملل با چالشهای فراروی سازمان ملل124158FAبهزاد صابری انصاریJournal Article19700101سازمان ملل متحد بیهیچ تردیدی به عنوان اصلیترین، گستردهترین و مقبولترین نهاد بینالمللی که دامنه فعالیت آن از صلح و امنیت بینالمللی گرفته تا مقابله با ایدز، سوادآموزی، حقوق بشر و بسیاری موضوعهای خرد و کلان را در سراسر گیتی دربر میگیرد، شناخته میشود. این سازمان نقش مؤثری در حل و فصل بسیاری از بحرانهای بینالمللی ایفا کرده و در توسعه همکاریها میان کشورهای جهان، کارنامهی نسبتاً قابل قبولی دارد. با این حال، چند سالی است که صحبت از ضرورت اصلاح در ساختار و عملکرد سازمان ملل متحد در محافل علمی، دیپلماتیک و بینالمللی به گوش میرسد. واقعیت آن است که اجماع جامعهی بینالمللی در حال حاضر بر آن قرار گرفته که سیستم فعلی پاسخگوی نیازه و چالشهای جهان امروز نیست و چنانچه برای این وضعیت، تدبیری اندیشیده نشود، برسازمان ملل متحد همان خواهد رفت که بر سلف آن یعنی «جامعه ملل» گذشت. در اینجا لازم است براین نکته مهم انگشت نهاد که این سرنوشت سازمان ملل متحد به خودی خود نیست که توجه همگان را جلب کرده، بلکه سازمان ملل متحد سمبل نظم حاکم بر جهان و روابط بینالدول است و تزلزل در عملکرد آن بازتابی از بنبست در روابط بینالمللی خواهد بود به بیان دیگر، ناتوانی سازمان، معلول عواملی است که این عوامل در صورتی که درمان نشوند، جامعه بشری را با معضلاتی مهیبتر از آنچه حتی بتوان به تصور درآورد، روبهرو خواهند ساخت.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220منافع ایالات متحده و سازمان ملل متحد124159FAمریم مرادیJournal Article19700101یکی از تأثیرگذارترین کشورها در ارتباط با سازمان ملل متحد، آمریکاست که در بحث اصلاحات در این سازمان نیز نقش ویژهای دارد. براین اساس بررسی سیاستها و اقدامات آمریکا در قبال سازمان ملل که برگرفته از منافع این کشور است، بسیار تعیین کننده مینماید. در واقع در ارزیابی دلایل شکست طرح کنونی آمریکا یکی از دلایل برجسته تلقی میشود. مقاله حاضر یکی از عناوین مجموعه مقالههایی است که در قالب یک گزارش توسط مؤسسه صلح ایالات متحده تدوین شده است. این مؤسسه که مقر آن در واشنگتن دی. سی است درباره اقدامات و سیاستهای آمریکا در زمینههای صلح و جنگ فعالیت میکند. از مهمترین فعالیتهای این مؤسسه تحقیق درباره سازوکارهای سازمان ملل درایجاد صلح است که گزارش حاضر یکی از فعالیتهای آن به شمار میرود. این گزارش، با عنوان منافع آمریکا و اصلاحات در سازمان ملل، در واقع کار ویژهای درباره سازمان ملل است که منافع آمریکا و سازمان ملل، نجات انسان، حفاظت از حقوق بشر و پایان دادن به کشتار جمعی، نیاز به بازسازی: اصلاح سازمان ملل، ممانعت از مرگ و ویرانی: تروریسم فاجعه برانگیز و گسترش سلاحهای هستهای، شیمیایی و بیولوژیک، جنگ و صلح: ممانعت و خاتمه دادن به جنگها و کمک به مردم و ملتها: توسعه و کمکهای بشردوستانه از جمله مقالات آن است.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220ایران و تداوم ناتوازنیِ جهانی124160FAافسانه احدیمریم مرادیJournal Article19700101; آیا به راستی جهان در آستانه یک توازن جدید قوا میباشد؟ دوران نکقطبی چه مدت دوام خواهد یافت؟ چرا به رغم فاصله فزاینده میان قدرت ایالات متحده و دیگر کشورهای بزرگ یک ائتلاف برای مقابله با این عدم تعادل قوا ایجاد نمیگردد؟ برتری فعلی آمریکا سایر کشورها را نگران ساخته و انگیزه ملایمی را برای توازنطلبی ایجاد کرده است. این در حالی است که موقعیت ممتاز آمریکا، طی دههی پایانی قرن بیستم، موجب شد تا این کشور به جزء اجتنابناپذیر ثبات بینالملللی تبدیل شود. در ضمن شیوه رویکرد آمریکا به مسائل جهانی سبب گردید تا تحت عنوان عملیات حفظ صلح، تعهدات نظامی دائمی برای کشور ایجاد شود. (عملیات هوایی آمریکا به کوزوو مؤید نظراتی بود که در مورد هژمونی غیر قابل کنترل این کشور ابراز میشد). چشمانداز آینده تحولات بینالمللی، بیانگر نوعی دوگانگی در دیدگاهه صاحبنظران روابط بینالملل در مورد قدرت آمریکاست. گروهی بر استمرار نظامی مبتنی بر چنین تمرکز قدرتی تأکید دارند و برخی دیگر از صاحبنظران به توازن قوا در سیستم فعلی میپردازند. یکی از کارشناسان مسائل بینالمللی، معتقد است «میتوان شاهد بود که تمایل به تعدیل قدرت آمریکا از هم اکنون آغاز شده است اما هنوز دورنمای توازن کامل مشاهده نمیشود». آیا به راستی وجود برخی ویژگیهای نظام بینالملل توانسته به کلی منطق توازن قوا را برهم زده و آن را حذف کند و یا اینکه انگیزههای توازن قوا به چشم میخورد؟ و سرانجام اینکه در سیستم جهانی امروز معنای واقعی توازن چیست؟پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220جایگاه ایران در عراق از دیدگاه آمریکا124161FAفرازنه حیدریانJournal Article19700101اشغال عراق توسط ایالات متحده در مارس 2003، اوج بحران بینالمللی بود که از اوت 1991 با اشغال کویت توسط عراق شروع شده بود و به عنوان عمدهترین بحران منطقهای و تأثیرگذار به لحاظ وسعت و عمق، بازیگران بینالمللی و منطقهای را درگیر ساخت. بحران مزبور همه بازیگران بینالمللی را به چالش کشید و فصل نوینی در کنش و واکنشهای سیاست خارجی کشورمان گشود. میزان تأثیرپذیری و تأثیرگذاری بازیگران مختلف منطقهای و بینالمللی در این بحران به تناسب شدت و ضعف تعامل با قدرت هژمون، بهعنوان اصلیترین منازعه و دوری و نزدیکی جغرافیایی به حوزه بحران محسوب میشوند، ایران به عنوان عمدهترین کشور همجوار با بحران با وضعیتی ویژه از نظر ترکیب عناصر استراتژیک، ایدئولوژیک، روانی و مذهبی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مطرح است. بررسی تأثیر این بحران بر ایران و جایگاه ایران در حوادث رخ داده پس از آن در منطقه و به خصوص در داخل عراق از اهمیت خاص مفهومی و عملی برخوردار بوده و متضمن طرح پرسشهای کلیدی میباشد.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220درنگی در ماهیت و کارنامه صهیونیستهای مسیحی حامیانی قویتر برای اسرائیل124162FAعباس کاردانJournal Article19700101; به قدرت رسیدن جورج بوش به عنوان ریاست جمهوری ایالات متحده در ژانویه 2001، موجب پیشبینیهای خوشبینانهای در مورد آینده روابط ایران و آمریکا شد. زیرا بوش از حزب جمهوریخواه و از ایالات تگزاس که از جمله ایالتهای سرشار از نفت محسوب میشود، انتخاب شده بود و روابط نزدیکی با شرکتهای نفتی داشت و این، از نظر تحلیلگران مثبتاندیش به معنای خاتمه تحریمهای آمریکا علیه ایران بود که در آگوست 2001 به پایان میرسید. از سوی دیگر، انتخاب دیکچنی که پس از اتمام دوران وزارت خود در دولت اسبق در شرکت خدمات نفتی هالیبرتون- که به رغم تحرمهای آمریکا، در ایران حضور چشمگیری داشد- فعالیت میکرد، به عنوان معاون رئیس جمهور در دولت جدید نیز به هر نوع تردیدی درباره پایان این تحریمها خاتمه داد. تیم ایدهآل ایران در کاخ سفید، مستقر شده بود، اما همان گونه که تاریخ نشان داد ریاست جمهوری بوش روابط ایران و آمریکا را در مسیر آرام و بدون دردسری قرار نداد. طی چند ماه پس از به قدرت رسیدن دولت جدید، کاخ سفید به صورت مستمر و فزایندهای در مسیر ناامید ساختن تهران قرار گرفت که اوج آ پس از حوادث 11 سپتامبر بود.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220فنآوریهای CITs و نقش آن در تحول روابط بینالمللِ دولت-محور124163FAجواد سوریJournal Article19700101پیشرفت فنآوری اطلاعاتی و گسترش هرچه بیشتر روابط بینالملل، زمینهساز جهانی شدن، بوده است. در واقع توسعه ارتباطات بستری را فراهم آورده است که در آن پدیدههای مختلف برد جهانی مییابند. بهرهمندی پدیدههای مختلف از فنآوری ارتباطات، این امکان را فراهم میکند که در عرصهی جهانی خود را عرضه کنند و یا حتی بر جهانیان تحمیل شوند. مهمترین پیامد آن پیدایش و گسترش یک بازار جهانی برای تمامی ابعاد مختلف زندگی اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، حقوقی و ... در یک بازار جهانی رقابتآمیز گرفتهاند.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220جهانی شوندگی و جایگاه دولت124164FAسارا جوادی فتحJournal Article19700101یکی از پدیدههایی که جامعه بشری در حال حاضر با آن مواجه شده است، پدیده جهانی شدن است. ابعاد و دامنههای این پدیده به حدی وسیع و گسترده است که تمامی شئون زندگی بشری را در عرصههای مختلف علمی، اقتصادی تحت تأثیر قرارداده است. بنابراین جهانی شدن آمیزهای از روند گوناگون است که در ابعاد مختلفی تجلی مییابد و از این رو دارای تأثیرات مثبت و منفی میباشد و تناقضات بسیاری را با خود به دنبال دارد. یعنی در حالی که این پدیده گسترش دوستیها، همسوییها، عناصر مشترک بشری را به معرض نمایش میگذارد و ترویج میدهد، اما در عین حال تنشها، اختلافات، نابرابریها، فاصله بین فقیر و غنی را نیز به دنبال دارد. ; از سوی دیگر جهانی شدن دارای مفهومی کاملاً جدید و از لحاظی یک مقوله قدیمی به شمار میرود و بسیاری از انگارههای جهانی شدن به شکل آرمانخواهانهی آن مانند همبستگی انسانها، حقوق بشر، برابری و عدالت جهانی و غیره از قرنها پیش توسط علمای اخلاق، حقوقدانان وسیاستمداران مطرح گردیدهاند و از زاویهای دیگر این مقوله دارای مفهومی جدید میباشد که موجب تحرک شگفتانگیز جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شده و ضمن کاهش فاصله زمان و مکان، تفاسیر جدیدی از سیاست، اقتصاد، فرهنگ، دولت، اقتدار، امنیت و ... به دست میدهد.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220حقوق بشر و دولتها در عصر جهانی شدن124165FAمریم کاظمیJournal Article19700101در پرتو واقعیت تلخ جنگهای بینالمللی، حقوق بینالملل به عنوان پدیدهای اجتماعی به دلیل ضرورت حیات بینالمللی مسالمتآمیز ابداع شد. با این انگیزه که بتواند تنظیمکنندهی روابط پیچیدهی دولتها شده و نظم تأمینکنندهی ثبات و آرامش را جایگزین در سیاست قدرت گرداند. با وقوع جنگهای بینالمللی و نظر به تجارب تلخ و غیرقابل توجیه ناشی از جنگ، فضای جدیدی ایجاد شد که موجبات حاکمیت عنان گسیخته دولتها در داخلی و خارجی را زیر سؤال برد و ضرورت وجود معیارها، موازین مشترک و هنجارهای اخلاقی-انسانی را مطلوب وجدان و عقل سلیم جهانیان را مورد تأکید قرار داد. این مسئله موجب گردید تعهدات و تکالیفی برای دولتها در نظر گرفته شود و آزادی عمل و اقتدار سنتی دولتها تحت الشعاع قرار گیرد و منجر به ظهور رهیافها و نگرشهای مترقیانه و گرایشهای حقوقی نوع دوستانهای در نظم حقوقی بینالمللی شود. ; از سوی دیگر فراتر از خواستههای واحدهای سیاسی بینالمللی باید به فرآیندی که در پرتو فرهنگ رسانهای و انقلاب جهانی ارتباطات و انفجار اطلاعات و نیز نقش بنیادین جنبشهای اجتماعی و نهادهای مدنی در گسترهی مشترکات انسانی به وجود آمده است و به موازات آن، افراد و گروهها بدون در نظر گرفتن هویتشان به عنوان اتباع دولت خاص، ورای علقههای ملی و سیاسی مفهوم شهروند جهانی را به وجود آوردهاند. از این منظر «هویت انسانها تحت تأثیر یک جامعه و یا یک ساختار اجتماعی ثابت قرار ندارد بلکه انسان دارای یک هویت اجتماعی در عرصه جهانی است». همچنین حقوق و تکالیف انسانها هم جنبهی جهانی مییابد که دولتها را ملزم به رعایت آن میکند. این پژوهش در پی آن است که به نقش حقوق بشر در عصر جهانی شدن بر تحول دولتها به عنوان مهمترین بازیگر عرصه روابط بینالملل بپردازد و این موضوع را بررسی نماید که حقوق بشر به عنوان هنجاری که گسترهی جهانی یافته، چه تهدیداتی برای دولت سرزمینی به وجود آورده است و در این راستا حاکمیت به عنوان عنصری غیرقابل تغییر، غیرقابل نفوذ و اساسی را چگونه با رسوخ مواجه ساخته است؟ و سیاست خارجی که در گذشته بیشتر تحت تأثیر عوامل داخلی بود تا عوامل خارجی چگونه با فشارهای فروملی و به ویژه فشارهای فراملی مواجه شده است؟ بنابراین در این مقاله سعی خواهد شد تا رابطه این مفاهیم تا حد ممکن تبیین شود.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220رویکرد سیاسی-حقوقی؛ صلح پستمدرن بر مبنای سازندهگرایی124166FAمحمود شهیدیJournal Article19700101بحث دگرگونی در روابط بینالملل، تحول در انگارگان مختلف از جمله صلح را گریزناپذیر ساخته است. فرآیند جهانی شدن در این زمنیه تأثیر شگرفی داشته است. لذا کندوکاو در مفهوم صلح از منظر دنیای جدید- پستمدرن- در ابعاد سیاسی و حقوقی مطلوب و جالب به نظر میرسد. اهمیت صلح در دنیای پستمدرن احیای بازیگران قدیم با دستور کار جدید در سیاست و بازآفرینی زبانی و کلامی افراد و گروههای رانده شده به حاشیه و تلاش برای پذیرش گروههای جدید و شناخت شبکه درهم بافته تعاملها و تقابلها است. به رغم برخی پیچیدگیها، تجزیه و تحلیل پستمدرنیزم با استفاده از سازههای زبانی مناسب به نظر میرسد. در یک دیدگاه شکاکانه پستمدرنیزم تفکر کمتحرک و ایستایی محسوب شود چه به منزله انکار اصول مطلق، دست شستن از جستجوی بشری برای حقیقت (ضدیت با انگارگان حقیقت محور)رد اومانیسم، معرفت تاریخی، دانش مدرن، سازمان عقلی و انکار بنیادها و شالودههاست. اما اتخاذ چنین دیدگاهی به منزلهی واگذاری (امور)، عزلتطلبی و رها کردن مسئولیت و تلقی گسست رادیکال از مدرنیته است.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220آرنت، جمهوریخواه مساوات طلب124167FAحبیب الله فاضلیJournal Article19700101اندیشههای سیاسی در خلاء شکل نمیگیرند و وابسته به زمان و مکان خاصی میباشند. کمتر اندیشهای را میتوان یافت که محصول تاریخ و تحولات زمانهی خود نباشد. اندیشمندان سیاسی میکوشند مخاطبان خود را ترغیب کنند تا جهان را آن گونه که آنها میبینند مشاهده کنند و بیشک این مسئله درتوان اقناعی فیلسوف یا اندیشمند سیاسی نهفته است و ترسیم جغرافیایی خاصی از سیاست آن گونه که تشخیص میدهد و قرار دادن هر عنصری در مکانی به خصوص آناتومی اندیشهای را خواسته یا ناخواسته به سمت هنجاری شدن متمایل میسازد. لئواشتراوس معتقد است نظریات سیاسی کوششی صادقانه هستند برای دانستن سرشت امور سیاسی و درک سرشت نظام سیاسی خوب یا بد. نظریه پردازان سیاسی به این علت متمایز از دیگران نیستند که دارای نظر (و نه نظریه) سیاسی هستند، چرا که به اعتباری هر عضو جامعهی سیاسی حامل نظر سیاسی است آنچه که فیلسوف سیاسی را از سایر افراد و حتی سایر اندیشمندان تمایز میبخشد کیفیت بینش و تظریهای است که از آن برخوردار است.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220پیشفرضهای بنیادین تفکر اجتماعی در آلمان124168FAحامد حاجی حیدریJournal Article19700101سه مرد باعث جهش علمی در سه سرزمین متمایز اروپایی شدند. فرانسیس بیکن در بریتانیا، دکارت در فرانسه و کانت در آلمان. در این میان نقش کانت در گسترش نگرشهای نوین از همه بنیادینتر بود و استوارانه میتوان مدعی بود پس از ارسطو فیلسوفی عظیمتر از کانت در تاریخ مغرب زمین ظهور ننموده و همچنان فراخنگرتر از کانت در میان اندیشمندان باختر نایاب است. در عین حال کانت بیش از هر چیز متفکران آلمانی را متأثر ساخت بهگونهای که هر گوشه از تفکر آلمان را میتوان پاسخی به دیدگاههای کانت دانست. تفکر اجتماعی در آلمان پس از آنکه ایدهی رومانیسم را اندکی در خود نگاه داشت، آن را به فرانسه پاس داد. از آن پس متأثر از اندیشمندانی مانند اسپینوزا و ولف به سوی نگرشی روی آورد که توسط کانت استوار و کاملاً مستقر گردید. در واقع اساساً سیر تفکر اصیل آلمانی را میتوان پس از کانت جست، چرا که این تفکر پس از وی شاخصههایی منحصر بهفرد برای خود دست و پا نمود مهچنان به آن وفادار ماند.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220تأثیر کانت بر هرمنوتیک فلسفی124169FAمهدی رهبریJournal Article19700101هرمنوتیک یا علم تفسیر متون، از گذشتههای دور تا نیمه دوم قرن بیستم بیشتر به منظور تفسیر متون نوشتاری بهویژه متون مقدس و کلاسیک به کار میرفت. این امر به خصوص در قرون وسطی و با اختلاف میان آباء کلیسا بر سر تفسیر انجیل نمود بارزتری پیدا مینمود. پس از آن از قرن هفدهم، هرمنوتیک، از حالت لغتشناسی صرف، خارج شده و شکل علمی به خود گرفت به گونهای که به تدریج با ظهور شلایرماخر و دیلتای، هرمنوتیک به روشی جهت دریافت معنای متن از طریق شناخت نیت مؤلف، همدلی با او، و دریافت شرایط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی (روانشناسانه) در کنار روش فنی یا فقهاللغة تبدیل گردید. ; از قرن بیستم به بعد بهویژه از میانه آن، هرمنوتیک تغییر شیوه عمدهای یافت به گونهای که از طریق هرمنوتیک پدیدارشناسانه هایدگر، تردیدهای عمدهای در مبانی و چارچوبهای هرمنوتیک پدید آمد. چنین تردیدهایی که با هایدگر آغاز و توسط شاگردش گادامر دنبال شد، به جای ارائه روش برای فهم نیت مؤلف و دستیابی به معنای درست که هدف هرمنوتیک کلاسیک بوده است، به نحوه وقوع فهم و شرایط شکلگیری آن میپردازد. هرمنوتیک مدرن یا فلسفی بر خلاف هرمنوتیک کلاسیک، با انکار دستیابی به معنای درست متن، هرگونه فهم و دریافتی را نسبی دانسته که تحت تأثیر موقعیت مفسر و زبان، شکل میگیرد.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220ادوارد سعید و حوزه عمومی آمریکایی124170FAحمید پورنگJournal Article19700101کار ادوارد سعید تأثیر عمیقی بر طیف گستردهای از عرصههایی گذاشته است که به سادگی یک تمایز مهم را گم میکنند، یعنی تمایز بین قلمروهای ادبیات و فرهنگ (که ادوارد سعید در این حوزهها تأثیر مهمی داشته است) و نیز قلمرو کاملاً متمایز مسئله فلسطین. بیش از سه دهه، تلاش مؤثر او در قالب آثار علمی و سخنرانیهایی عمومی رسمی و تدریس دانشگاهی، به نحو قابل ملاحظهای جهتی را تغییر داده است که بر اساس آن آمریکاییها و دیگر ملتها در سراسر جهان، مردم فلسطین و خطوط کشمکش بین اعراب و اسرائیل را درک میکنند. آثار او از جمله مسئله فلسطین، در دفاع از اسلام، پس از آسمان آخر، نکوهش قربانیان، سیاستهای خلع ید و صلح و ناخشنودیهای آن، تأثیر مشخص و پایداری داشته اند. بسیاری از این آثار هنوز چاپ میشوند که شاهدی است بر استمرار مناسب و به موقعشان. اما، جایی که به مسئله فلسطین مربوط میشود، میبایست فراتر از آثار علمی، سخنرانیها و تدریس او، به عامل دیگری توجه داشت، یعنی تأثیر فوقالعادهی ادوارد سعی به عنوان روشنفکری عمومی بر گفتمان سیاسی عمومی در ایالات متحده، تأثیر سعید بسیار مهم است زیرا گفتمان سیاسی عمومی و نیز رسانهها که از این گفتمان تغذیه میکنند و آن را میپروانند، اساساً با رژیم اسرائیل همدردی میکنند و با گسترش بار معنایی به نوعی با فلسطینیها دشمن هستند. در حقیقت در ارزیابی نگرشهای آمریکاییها از زمان جنگ 1967 اعراب و اسرائیل، کاملاً هویداست که صدای سعید در تلویزیون، رادیو و در مقالاتی که در مجلات ونشریات ادواری مینگارد، پادزهری (و برخی مواقع تنها پادزهر) برای اتفاق نظر در مورد حماقتی فراهم ساخته است که عموماً در هر رسانهی مهمی که به بحث فلسطین میپردازد، شیوع دارد. در همان حال که تصویر فراگیر فلسطینیها به عنوان تروریست از رسانهها زدوده نشده است (و در حقیقت با شماری از حملههای انتحاری علیه شهروندان اسرائیلی در سالهای اخیر، این تصویر تقویت شده است) و در همان حال که هنوز ایدهی فلسطین به صورت جهانی خرابکارانه، ایدهای قوی است، سعید بدون تردید بیشتر از هر فرد دیگری تلاش کرده تا ایدهی انسانیت اساسی مردم فلسطین را در اذهان عموم آمریکاییها تثبیت کند.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220پاسخی به روشنفکران غرب؛ اسرائیل-فلسطین، راه سوم124171FAمجتبی کرباسچیJournal Article19700101تصمیم دولت اسرائیل در تابستان امسال در مورد شتاب بخشیدن به اسکان یهودیان در سرزمینهای فلسطینِ اشغالی و یهودی کردنِ بیتالمقدسِ شرقی، نشان دهندهی شکستِ قراداد اسلو است؛ هر چند نیازی به اثبات این مطلب نیست. این بنبست، موجب گرم شدن بحث روشنفکران عربی است که نگران مسئولیت خود در قبال درگیری اسرائیل و فلسطین هستند. بسیاری از آنان (البته با چندین استثنای نادر و شجاع) در مورد دفاع از اسلامی که هم اکنون در محاصره غرب قرار دارد، با روژه گارودی، نویسندهی فرانسوی که امسال به دلیل انکار آدمسوزی محکوم شده بود، همعقیدهاند. ادوارد سعید با قاطعیت این رویه را بیپایه نشان میدهد.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220دیدگاه سعید درباره تاریخ اسلام و جایگاه آن در فرهنگهای معاصر124172FAمجتبی کرباسچیJournal Article19700101من رابرت سیگل هستم. بعد از حادثهی 11 سپتامبر بسیاری از آمریکاییها در مورد اسلام به تحقیق پرداختهاند. ادوارد سعید، پروفسور ادبیات تطبیقی و زبان انگلیسی در دانشگاه کلمبیا، اعتقاد دارد که در برخی موارد نسبت به موضوع، سوء برداشت، وجود دارد. پروفسور سعید، فردی فلسطینی-آمریکایی است و منتقد دیرینهی آن چیزی است که آن را «شرقشناسی» میخواند و در مورد «تاریخهای غیرممکن: چرا اسلامیها معتدد نمیتوانند سادهسازی شوند؟» مینویسد. پروفسور ادوارد سعید (استاد دانشگاه کلمبیا، نویسنده «تاریخهای غیرممکن»): این تمایل وجود دارد که در مورد اسلام به مثابه یک چیزِ واحد فکر شود. همانگونه که میدانید در اینجا گرایشِ اسلامی به خشونت و عشقِ اسلامی به شهادت، جهاد و نظایر آن وجود دارد و نیز همهی آن چیزهای مجرد بسیار مخوفی که در این راستا راجع به آنها و به وسیلهی محققان و بیشتر از آن (و شما نیز میدانید) آماتورها و کارشناسانِ تازهکار، بیان میشوند؛ آنها میخواهند این تصور را که ما میتوانیم اسلام را مستقیماً و به سادگی بفهمیم، القا کنند. با این حال، من فکر میکنم که این غیرممکن است و نوعی تحریف و آنچه در انتها از کار در میآید، نوعی دیکتاتوری است که با «اهداف»مان سازگار است؛ اما ارتباط بسیار کمی با فهمِ چیستی آن چیز دارد که من اسلامیهای مختلف مینامم.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220پس از سعید124173FAمحمد مظهریJournal Article19700101در سال 1999، نیویورک تایمز در خلاصهی دستاوردهای قرناش، ادوارد سعید را به عنوان یکی از مهمترین منتقدین ادبی زنده مطرح ساخت. آشکار است که سعید از تقسیم صوری بین تحقیق دانشگاهی و شناخت عام فراگذشته است. این تمجید نشانگر تأثیر او بر حوزهی فرهنگی معاصر است، اما همچنین نشان میدهد که به چه مناسبتی مفهوم دنیابودگی موضوع توجه آثار فرهنگی و خلاقمان شده است. تأثیر او را میتوان تقربیاً در همه حوزههای علوم انسانی و علوم اجتماعی و حتی فراتر از آن هم دید. به ویژه، اصطلاح «شرقشناسی» اکنون به طور پیچیدهای با کار ادوارد سعید پیوند خورده است. تقریباً ربع قرن بعد از انتشار آن در سال 1978، «شرقشناسی» یک کتاب مهم و اگر چه بسیار بحثانگیز باقی مانده است. سعید در یک چهره جنجال برانگیز اما فراموشنشدنی، که هم تقدیر و هم تقبیح شده، ظاهر شده است.پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220جایگاه جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی ایالات متحده124174FAعبدالمهدی مستکینJournal Article19700101«دیک چنی» معاون کهنهکار جورج دبلیو بوش در یکی از اظهارات تأمل برانگیز خویش در آوریل 2004 اعلام کرد «تنها منطقهای که الزامات راهبردی آمریکا را در جهان برنمیتابد خاورمیانه است». به رغم وی خاورمیانه تنها حوزهی رامنشدنی برای ایالات متحده محسوب میشود که باید برای تأدیب آن از دو ابزار «تنبیه و نوازش» بهره جست؛ تنبیه باید معطوف به حکومتها باشد و نوازش متوجه ملتها. اما در این منطقه بحرانخیز و غیرمتعارف که به قول «باری بوزان» «بر سازههای کشمکشزا» استوار است، کشوری که در مرکز ثقل بیتوجهی نسبت به اولویتهای سیاست خارجی آمریکا قرار دارد، ایران است. ایرانیها با حیات بخشیدن به انقلابی «تجدید نظر طلب» در قلب منطقه خاورمیانه، تمام مختصات راهبردی ایالات متحده را با چالش جدی روبهرو ساختند. چالشی که در خلال یک ربع قرن اخیر موجبات «تصاعد تدریجی بحران» میان دو کشور ایران و آمریکا گردید. به دیگر سخن انقلاب اسلامی ایران از آنرو که مبانی رفتاری و فلسفی جدیدی را که منبعث از اصول و انگاههای اصیل اسلام بود بنا نهاد، در تعارض و تقابل ماهوی با ارزشهای حاکم بر فلسفه سیاسی غرب که ملهم از ارزشهای لیبرالیستی است، قرار گرفت و از این رهگذر مقطعی جدید که آکنده از تخاصم و دشمنی میان آنان بود، پدیدار شد. ;پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظامفصلنامه علمی راهبرد1028-310213420060220آمریکا-ایران؛ دموکراسی، تروریسم و سلاح هستهای124175FAافسانه احدیJournal Article19700101در ایران در حالی که قدرت سیاسی در دست جناح اقتصادی، نظامی و ایدئولوژیگرای غربی منتخب باقی مانده است، رأیدهندگان ایران در دور پایانی انتخابات ریاست جمهوری در 25 ژوئن مجبور شدند یکی از دو کاندیدای نسبتاً لیبرال با استقبال نخبگان طرد شده روبهرو شد، در حالی که رقیب رقیب ورا محافظهکارش توانست ائتلافی از رأیدهندگان روستایی، کمسواد و تندرو را گرد آورد و آنها را به سمت یک مبارزه انتخاباتی مردمگرای ساختگی براساس رهبری معنوی و ارزش محور سوق دهد. چنین جو سیاسی برای رأیدهندگان آمریکایی قابل فهم نیست. البته واشنگتن انگیزهای برای رأیدهندگان ایرانی در انتخابات جناح نسبتاً مترقیخواهتر فراهم نکرد. از زمان انتخاب محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران در 1997، آمریکا حلقه تحریمهای اقتصادی را تنگتر کرد و حتی تهدید به انجام حملات نظامی برضد ایران نمود. اگرچه اغلب ایرانیان مایل به بهبود رابطه با آمریکا هستند، اما آنها فهمیدهاند که خصومت آمریکا نسبت به کشورشان در صورت انتخاب هرکسی به ریاست جمهوری ایران، ادامه خواهد یافت.