2024-03-29T18:36:17Z
https://rahbord.csr.ir/?_action=export&rf=summon&issue=17080
فصلنامه علمی راهبرد
راهبرد
1028-3102
1028-3102
1393
23
3
بررسی و تبیین جایگاه دولت در عرصه فرهنگی جامعه از نگاه اسلام و لیبرالیسم
عباس
فرهادی
علی
محسنی
ناهید
قمریان
اگر چه فرهنگ خود جهتدهنده به بسیاری از جنبهها و حوزههای جامعه و زندگی افراد میباشد، اما در یک گستره وسیعتر، این دولت است که میتواند نقش مهمی در تعیین جایگاه فرهنگ داشته باشد. به عبارت بهتر، فرهنگ میتواند تحت نظارت و تعینپذیری و جهتگیری از سوی دولت و حاکمان قرار گیرد. این مقاله، جایگاه دولت در رابطه با فرهنگ را در دو دیدگاه متفاوت یعنی دولت اسلامی و دولت لیبرالی مورد واکاوی قرار داده و به این پرسش پاسخ میدهیم که: "از دیدگاه اسلامی و لیبرالیستی دولت از چه جایگاهی در عرصه فرهنگ برخوردار است؟". فرضیه مورد نظر این است که "با توجه به تعریف حداقلی از دولت در قرائت لیبرالیستی، دولت نقشی صرفاً مدیریتی و بعضاً نظارهگر را در عرصه فرهنگ برعهده دارد، اما با توجه به تعریف حداکثری از دولت در دیدگاه اسلامی، دولت علاوه بر نقش مدیریتی، نقش فرهنگسازی، هدایت و کنترل جوانب مختلف فرهنگی جامعه را نیز بر عهده دارد". و با توجه به تعدد مؤلفههای فرهنگی که دولت میتواند به دخالت و نقشآفرینی در آن بپردازد، نوشته حاضر برای جلوگیری از طولانی شدن و همچنین حفظ انسجام آن به چهار حوزه و مؤلفه تعلیم و تربیت، دین، هنر و رسانهها در دو دولت اسلامی و لیبرالی خواهد پرداخت.
فرهنگ
دولت لیبرالی
دولت اسلامی
دخالت حداکثری و حداقلی
2014
12
22
https://rahbord.csr.ir/article_124530_5e7fd02bf031d7b3a6ef1da0ab56206b.pdf
فصلنامه علمی راهبرد
راهبرد
1028-3102
1028-3102
1393
23
3
سنجش مسئولیت نهادهای فعال در حوزه نانوتکنولوژی ایران در ایفای کارکردهای حکمرانی
صفیه
سادات هاشمی
علی
خواجهنایینی
کیومرث
اشتریان
پیدایش چارچوب مفهومی «حکمرانی نانوتکنولوژی»، حکایت از رویکردی چندجانبه به توسعه این فناوری نوظهور دارد. حکمرانی نانوتکنولوژی در کنار کارکرد توسعه اقتصادی و تکنولوژیک، بر توسعه همهجانبه و مسئولانه این فناوری به نحوی تأکید میکند که دو کارکرد دیگر را نیز شامل شود. یکی از این کارکردها، توجه به رگولاتوری و استانداردهای به کارگیری نانو مواد و تکنولوژیهای نانومحور است. کارکرد سوم، ضرورت آگاهیدهی به مردم و فراهم کردن بسترهای مشارکتهای اجتماعی در صورتبندی سیاستها و سیاستگذاریهای این حوزه میباشد. این پژوهش قصد دارد با استفاده از ابزار پرسشنامه و با سنجش نظرات نهادهای فعال در حوزه نانوتکنولوژی ایران، اِدراک آنها را از میزان مسئولیت خود در ایفای کارکردهای سهگانه حکمرانی نانوتکنولوژی مورد بررسی قرار دهد. یافتههای پژوهش نشان میدهد اِجماع نسبی در میان نهادها در خصوص ایفای مسئولیتهای مربوط به حکمرانی نانوتکنولوژی وجود دارد. همچنین به ترتیب نهادهای سیاستگذار، شرکتهای تولید محصولات نانو و نهادهای رگولاتوری بیشترین مسئولیت را در ایفای کارکردهای حکمرانی نانوتکنولوژی در ایران دارا میباشند. نتایج بیانگر آن است که اِدراک «مسئولیت زیاد حکومت» در میان نهادهای فعال حوزه نانوتکنولوژی ایران وجود دارد و این نهادها انتظارات زیادی از حکومت در ایفای کارکردهای حکمرانی نانوتکنولوژی دارند.
نانوتکنولوژی
حکمرانی
نهادها
رگولاتوری
مشارکت اجتماعی
ایران
2014
12
22
https://rahbord.csr.ir/article_124531_789b4320ae3a109b7ce4c97a4030e598.pdf
فصلنامه علمی راهبرد
راهبرد
1028-3102
1028-3102
1393
23
3
فلسفه سیاسی در عصر جهانی
محمدتقی
قزلسفلی
نیک میدانیم اندیشهها و نظریهها همواره تحت تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی و رخدادهای عصر خود بوده و چه بسا در واکنش به آنها تدوین شدهاند. برای مثال مکتب زمینهگرایی در این مورد اعتقاد دارد شناخت اندیشههای متفکران ممکن نیست، مگر آگاهی از موقعیت و شرایط زمانی که متفکران در آن زیستهاند. بر این اساس به نظر میرسد فلسفه سیاسی معاصر نیز در مواجهه با واقعیت عینی چون «عصر جهانی» و آثار گوناگون آن قرار گرفته باشد. بر این اساس در مقاله حاضر، نویسنده این پرسش اصلی را مطرح کرده است که با توجه به اجتنابناپذیری ناشی از به هم پیوستگی رو به تزاید جهانی از یکسو و در مقابل تداوم مشکلات جهانی، کدام فلسفه سیاسی قابلیت عملی و کاربردی مناسبتری دارد؟ به عبارت دیگر چگونه میتوانیم به عملی شدن فلسفه سیاسی در موقعیت کنونی کمک کنیم؟ در پاسخ به سؤال اصلی، نویسنده طبق یافتههای پژوهش نشان داده است که در میان سه نظریه رقیب، وجهی از لیبرالیسم اخلاقی که عموماً در اندیشههای هابرماس و جان راولز آمده، بهترین پاسخ به چالش مذکور است. به این منظور با ترسیم سه وضعیت یا سه گونه تلقی از جهانیشدن مشخص میشود که چرا نگره سوم (لیبرالیسم اخلاقی) از بعد تحلیلی و کارآمدی اهمیت پیدا کرده است. برای اثبات فرضیه اصلی، ضمن بهرهگیری از آرای هابرماس و روالز، از نظریه هنجاری انتقادی بهعنوان چارچوب تحقیق استفاده شده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای به نگارش درآمده است.
فلسفه سیاسی معاصر
جهانی شدن
نسبیگرایی فرهنگی
هابرماس
جان راولز
2014
12
22
https://rahbord.csr.ir/article_124532_810376faeeb04084bbf0bce1c41c4c78.pdf
فصلنامه علمی راهبرد
راهبرد
1028-3102
1028-3102
1393
23
3
سرمایه فرهنگی و اقتصادِ فرهنگ
محمد
گنجی
امین
حیدریان
مقاله حاضر به بررسی دو مفهوم سرمایه فرهنگی و اقتصاد فرهنگ و رابطه میان آن دو در حوزه علوم اجتماعی میپردازد. در تشریح این دو مفهوم از نظریههای پییر بوردیو و دیوید تراسبی استفاده شده است. در بخش نظریات بوردیو، مفاهیمی چون منش، میدان، سرمایه (در قالب نظریههای عمل اجتماعی و سرمایه فرهنگی)، و در بخش نظریات تراسبی سه مفهوم ارزشها، کالاها و صنایع فرهنگی (در قالب نظریه اقتصاد فرهنگ) مطرح شدهاند. همچنین این مقاله ضمن بررسی مقولات مذکور، به رابطه دیالکتیکی میان آنها نیز میپردازد؛ به طوری که مفهوم ذائقه در نظریات بوردیو به عنوان نقطهعطفی میباشد که در مناسبات اقتصادی (تولید و مصرف) محصولات فرهنگی و هنری نیز اثرگذار میباشد و سرانجام میتواند در ارتقا سرمایه فرهنگی کنشگران اجتماعی و کسب سرمایه اقتصادی آنان در میدان تولیدات فرهنگی نقشی فعال داشته باشد.
سرمایه فرهنگی
اقتصاد فرهنگ
ذائقه
محصولات فرهنگی و هنری
2014
12
22
77
97
فصلنامه علمی راهبرد
راهبرد
1028-3102
1028-3102
1393
23
3
ارزیابی عملکرد مجالس شورای اسلامی در نظام جمهوری اسلامیایران (مورد مطالعه: مجلس سوم تا هشتم)
ابوالحسن
فقیهی
اسماعیل
اسدی
محمد
ذاکری
عملکرد و جایگاه حقوقی و تقنینی پارلمان در نظامهای مردمسالار از یک سو و روابط قوای مقننه و مجریه در این نظامها از سوی دیگر، نقش مهمی در فرایند خطمشیگذاری عمومی و نیز کیفیت پاسخگویی دستگاه بوروکراسی به منتخبین سیاسی و نمایندگان مردم ایفا میکند. هدف این پژوهش مطالعه جایگاه مجلس شورای اسلامی در نظام سیاسی جمهوری اسلامی و مقایسه این نظام با نظامهای متداول ریاستی در مقطع زمانی 1390-1368میباشد. در این تحقیق پنج متغیر ترکیب احزاب سیاسی، عملکرد تقنینی مجلس شورای اسلامی، استقلال مجلس در قانونگذاری، عملکرد نظارتی مجلس و رابطه مجلس با دیگر نهادهای حاکمیتی بررسی و با استفاده از دادههای آرشیوی و با استراتژی تحقیق کیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که از سال 1368 و به دنبال بازنگری در قانون اساسی، جایگاه و تأثیرگذاری مجلس شورای اسلامی بهعنوان یک قوه مستقل رو به تنزل نهاده و نظام سیاسی ایران به یک نظام ریاستی گرایش بیشتری داشته است.
مجلس شورای اسلامی
پاسخگویی
نظام ریاستی
نظام پارلمانی
2014
12
22
https://rahbord.csr.ir/article_124533_f02869766d4ac2c1978e7cbf2f998fbb.pdf
فصلنامه علمی راهبرد
راهبرد
1028-3102
1028-3102
1393
23
3
بازبینیِ طرح سپر دفاع موشکی و افق آن در روابط روسیه – امریکا
سیدجواد
امامجمعهزاده
مسعود
رضائی
طرح سپر دفاع موشکی امریکا، یکی از راهبردیترین مباحث در حوزه امنیت بینالمللی است. تحولات مربوط به آن و کشیده شدن دامنه این طرح به مرزهای غربی روسیه پس از سال 2007، بیش از پیش بر مناسبات مسکو - واشنگتن سایه انداخته است. بر این اساس، مقاله حاضر در پی پاسخ به چند پرسش کلیدی است؛ نخست اینکه محرکها و دلایل استقرار این سامانه در شرق اروپا چیست؛ چه تحولاتی را ظرف یک دهه اخیر پشت سر گذاشته؛ دیدگاهها و رفتارهای امریکا و روسیه در این خصوص چگونه قابل ارزیابی است؛ و در نهایت، تلاشها و تحرکهای متقابل دو کشور در این چارچوب ناظر به چه سیاستها و اقداماتی در شرایط فعلی و آتی است؟ در پاسخی کلی نیز اشاره میشود که حساسیت نسبت به این موضوع در پرتو نگاه کلان به بحران مزبور، از زاویه مسائل و نگرانیهای استراتژیک و مناسبات امنیت بینالملل قابل تحلیل است. با عنایت به این فرض که استقرار سامانه دفاع موشکی در اروپا، در راستای کاهش قابلیت استراتژیک روسیه و کنترل و محدود کردن قدرت مانور این کشور پیگیری میشود، مجموعه اقدامات و رقابتهای امریکا و روسیه در منطقۀ ژئواستراتژیک شرق و مرکز اروپا در فضای جدیدی قرار گرفته است که بر اساس فعالسازی الگوهای معطوف به موازنۀ قدرت و انگاره دفع تهدید از هر طرف پیگیری میشود. بنابراین نظر به انگیزههای تازه همچون بحران اوکراین و تشدید اختلافات دو کشور، این مقاله بر آن است تا ضمن تأمل تاریخی در موضوع و تشریح و تبیین ابعاد این طرح، و همچنین بررسی اقدامات تقابلی و توانمندیهای موشکی و دفاعی روسیه، با رویکرد و روشی توصیفی – تحلیلی، عوامل و دلایل نگرانی میان دو کشور و افق آن را نیز مورد واکاوی و کنکاش قرار دهد.
سپر دفاع موشکی
روسیه
امریکا
امنیت بینالمللی
سامانههای موشکی
اوکراین
2014
12
22
https://rahbord.csr.ir/article_124534_7885f025a0f27b5d2f342826ccb94ecb.pdf
فصلنامه علمی راهبرد
راهبرد
1028-3102
1028-3102
1393
23
3
بررسی تطبیقی لیبرالیسم و نئولیبرالیسم؛ مارکسیسم و نئومارکسیسم در اقتصاد جهانی
غلامحسن
محمدی
اقتصاد سیاسی بینالملل حوزهای است که علاوه بر توجه به ابعاد علمی و کاربردی، درگیر مسائل نظری است و به همین علت به مکاتب متنوعی تقسیم شده است. در صورتی که صاحب نظران این حوزه بتوانند در میان ابعاد مختلف هماهنگی همراهی ایجاد نمایند، تنوع مذکور، یک نقطه قوت برای اقتصاد سیاسی بینالملل محسوب خواهد شد. در این مقاله به تحلیل دیدگاههای نئولیبرالیسم و نئومارکسیسم به صورت تطبیقی پرداخته میشود؛ هر چند به واقعگرایی نیز اشارههایی شده است. براساس دیدگاه نئولیبرال، اقتصاد براساس سازوکارهای بازار و اصول لیبرالیسم و با اتکا به پیشرفتهای تکنولوژیک نشئتگرفته از رقابت و نوآوری در بازار آزاد، در حال تبدیل شدن به یک اقتصاد جهانی است. نکته مهم دیدگاه نئولیبرالیسم این است که جهانیشدن اقتصاد، باعث بهبود و افزایش رفاه در سراسر جهان از جمله در کشورهای فقیر خواهد شد. نئومارکسیستها در مقابل، این ایده را مطرح کردند که ساختار حاکم بر اقتصاد بینالملل بهگونهای است که در آن امکان توسعه برای کشورهای توسعهنیافته وجود ندارد. نئومارکسیستها از جمله اندره گوندر فرانک، سمیر امین، کاردوسو، فالتو و والرشتاین در دهه1970 و نیز رابرت کاکس (از مکتب انتقادی) با ارائه مفاهیمی مانند توسعه ناموزون، مبادله نابرابر، رابطه مرکز- پیرامون تلاش کردند ساختار نظام و سرمایهداری حاکم بر اقتصاد بینالملل را تبیین کنند. در ادامه مقاله با طرح انتقادات وارده به دو نظریه به تبیین مناقشات نظری اخیر خردگرایان و انتقادگرایان بهعنوان جدیدترین نظریات مطرح در اقتصاد سیاسی بینالملل نیز خواهد پرداخت
اقتصاد جهانی
لیبرالیسم اقتصادی
نئولیبرالیسم
مارکسیسم
نئومارکسیسم
2014
12
22
https://rahbord.csr.ir/article_124535_968103c00554294255c1c4b7dbb182cd.pdf
فصلنامه علمی راهبرد
راهبرد
1028-3102
1028-3102
1393
23
3
سیاستگذاری حکمرانی و مدیریت پایدار منابع سرزمین در حوضه آبریز ارومیه
احمدرضا
یاوری
بهرام
ملکمحمدی
سیده
آل محمد
مهسا
یزدانپناه
کویرزایی ارومیه، سرنوشت بشر را تحتتأثیر پیامدهای بیشماری قرار خواهد داد. شناسایی عوامل تخریب سرزمین و درک روند نابودی منابع سرزمین نیازمند بررسی عوامل اقتصادی- اجتماعی و شیوه مدیریت مسبب تخریب است. هدف این پژوهش، شناسایی ریشههای تخریب سرزمین و همچنین سیاستگذاری به منظور حکمرانی خوب و مدیریت پایدار در استفاده از منابع سرزمین حوضه آبریز ارومیه میباشد. روش مورد استفاده، تشریح و تحلیل دادهها و اطلاعات موجود و مراحل پژوهش در قالب ارزیابی راهبردی محیطزیست بوده است. همچنین با تلفیق مدل "نیروی محرکه- فشار، وضعیت- اثر و پاسخ" با قالب مذکور، دلایل و نتایج تخریب منابع سرزمین شناسایی و سپس سیاستگذاری در سلسلهمراتب مقیاسها (حوضه آبریز ارومیه، زیرحوضهها و حریم اکولوژیکی) انجام گردید. به علاوه اولویتبندی زیرحوضهها برای خطمشیهای مربوط با توجه به متغیرهای اکولوژیکی و اجتماعی، صورت پذیرفت. براساس این پژوهش بحران دریاچه ارومیه در زمانی کوتاه قابل جبران نیست. موانع و راهکارهای مدیریت پایدار و تصمیمگیری صحیح برای استفاده از منابع سرزمین را باید در تغییر و اصلاح نگرشها، رویکردها و به تبع آن فعالیتها و رفتارهای انسان طی دهههای اخیر جستجو نماییم
سیاستگذاری
ارزیابی راهبردی محیطزیست
زیرحوضهها
حوضه آبریز ارومیه
2014
12
22
https://rahbord.csr.ir/article_124536_868d7ea71c4e6ef071c95eda46c2dc14.pdf