2024-03-29T18:03:53Z
https://rahbord.csr.ir/?_action=export&rf=summon&issue=15909
فصلنامه علمی راهبرد
راهبرد
1028-3102
1028-3102
1399
29
1
راهبرد و الگوی رفتاری روسیه در تقابل ایران و رژیم صهیونیستی
جواد
شفقتنیا آباد
علی اکبر
جعفری
جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل به دلیل اختلافات راهبردی و خصومتهای ایدئولوژیکی در سطوح مختلف با هدف بهحداکثر رساندن قدرت منطقهای خود، به کنترل، مهار و ایجاد بازدارندگی علیه یکدیگر پرداختهاند. پیوندهای عمیق تاریخی میان روسیه و اسرائیل، سطح مناسبات دیپلماتیک آنها را از سطح عادی به سمت استراتژیک سوق داده است. تحریمهای آمریکا علیه مسکو و نقش میانجیگری اسرائیل در حل و فصل اختلافات با آمریکا، فرصتی را به تلآویو داد که از آن بهعنوان برگ برنده در نزدیکی راهبردی با روسیه در جهت تضمین امنیت خود استفاده کند. این درحالی است که ایران و روسیه با تأکید بر منافع مشترک، به توسعه الگوهای مشارکتی در تنظیم روابط دوجانبه خود پرداختهاند. بهطوری که سطح همکاریهای نظامی و سیاسی ایران و روسیه، بیانگر تحول عظیمی در روابط دوجانبه دو کشور است. ازاینرو، تقویت جایگاه سیاسی و نظامی ایران و اسرائیل توسط روسیه، به یک عامل محرک تهدید امنیت ملی تبدیل شده است. سؤالی که در این پژوهش مطرح میشود این است که با وجود تقابل ایران و اسرائیل تاکنون، روسیه چه الگوی رفتاری را درقبال این دو متحد تاکتیکی خود اتخاذ کرده است؟ برای پاسخ به این سؤال، فرضیه ما این است که، مناسبات گسترده مسکو با ایران و اسرائیل و نقش آنها در سیاستهای منطقهای و بینالمللی روسیه باعث شده است که مسکو الگوی رفتاری توازن قوا را بهترین رویکرد درقبال این دو متحد تاکتیکی خود برگزیند.
راهبرد
روسیه
توازن قوا
ایران
اسرائیل
2020
05
21
5
33
https://rahbord.csr.ir/article_115553_3ae313734ca267769fc3820ffcd8ee87.pdf
فصلنامه علمی راهبرد
راهبرد
1028-3102
1028-3102
1399
29
1
رویکردی راهبردی به مفهوم مصلحت (مطالعه موردی معاهده صلح حدیبیه)
محمدباقر
خرمشاد
آرزو
مجتهدی
همانگونه که در اسلام براساس نیازهای فردی، احکام ثابت و متغیری مشخص شده است در حوزه احکام و اختیارات حکومتی و برای اداره جامعه براساس شرایط زمان و مکان نیز قلمرو احکام وجود دارد. در این میان جایگاه «مصلحت» بهعنوان حلال بحرانها در شرایطی که با پدیده تزاحم مصلحتها مواجه هستیم یکی از مهمترین بحثها در حکومت دینی است، بهویژه در عقد معاهدات که حکومت میبایست با توجه به مادیات و معنویات، مصلحت کمتر را فدای مصلحت بااهمیتتری نماید. به نظر میرسد سیره عملی رسول اکرم (ص) در عقد معاهدات صدر اسلام، میتواند پاسخگوی مناسبی برای این مسئله باشد. بنابراین در رویکرد راهبردی به مصلحت در صلح حدیبیه این دو پرسش مطرح است:مصلحت مستخرج در اقدام به مذاکره در معاهده حدیبیه چه بوده و چه ضوابطی را پیامبر (ص) در این معاهده اعمال کرده است؟ از مطالعه و تحلیل معاهده صلح حدیبیه بهعنوان مهمترین معاهده حکومت نبوی با روش هرمنوتیک شلایرماخر که روشی تحلیلی-تاریخی است، این پاسخ به دست آمد: «مصلحت» در این معاهده امری بوده است که برمبنای اوضاعواحوال سیاسی- اجتماعی و با توجه به مسئله اهم و مهم، موقتاً در شرایط حدیبیه اتخاذشده و مذاکره با مشرکان با توجه به همین شرایط وقت، راهبردیتر از مبارزه بوده و ضوابط حاکم بر این معاهده عبارت است از: 1-با پیشنهاد دشمن و از ناحیه قدرت باشد. 2-قطعاً باعث توقف جنگ و کشتار شود. 3-برطرفکننده تحریمها و تأمینکننده امنیت و آزادی مسلمین باشد. 4-بیشترین امتیاز را با کمترین هزینه نصیب مسلمین کند. 5-راه هرگونه بهانهجویی را بر دشمن ببندد.6-راه بازگشت
مصلحت
معاهدات
حکومت اسلامی
رویکرد راهبردی
پیمان صلح حدیبیه
هرمنوتیک
شلایرماخر
2020
05
21
35
66
https://rahbord.csr.ir/article_115554_6f4d6f34c86aa4235a29002651be2c67.pdf
فصلنامه علمی راهبرد
راهبرد
1028-3102
1028-3102
1399
29
1
طراحی مدل مفهومی اجرای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت با تأکید بر بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظلهالعالی)
صبا
اجاقی
سیدمحمود
آقایی فیروزآبادی
الگو نقشه جامعی برای حرکت در مسیر تعالی است و از این رو بررسی ابعاد و مؤلفههای تأثیرگذار بر الگوی پیشرفت و توسعه با تأکید بر اسلامی و ایرانی بودن از اهمیت بالایی برخوردار است. الگوی پیشرفت باید کاملا منطبق بر محیط آینده باشد تا بتواند از ناهمواری های آینده عبور کند و اثرگذار باشد. مساله این است که بسیاری از سندهایی که در کشور تنظیم میشوند قابلیت اجرا ندارند و اغلب ظرفیت اجرایی شدن ندارند. علت هم این است که آرمانهایی که در این سندها آمده با آرمانهای نسل بعدی که قرار است این سندها را اجرا کنند، همخوانی ندارند. به عبارتی ارزش شناختی ما با ارزش شناختی نسل بعدی متفاوت است. همچنین بررسی آثار و پیامدهای توسعه در کشور ما نشان میدهد که توسعه به سبک غربی از یک سو نتوانسته باعث توسعه و پیشرفت کشور گردد و از سوی دیگر نیز باعث کمرنگ شدن ارزشهای اسلامی-ایرانی نیز شده است. دلیل این امر را باید در تفاوت بین مبانی، اقتضائات و غایات توسعه با مبانی و غایات جامعهی اسلامی ایران جستجو کرد، لذا این امر ضرورت طراحی الگویی متناسب با جامعه اسلامی و ایرانی را ایجاب میکند. در این پژوهش با شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار بر الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت به طراحی الگوی پیشرفت و توسعه متناسب با جامعه اسلامی ایران پرداخته میشود. در این پژوهش، که تاکید بر اجرایی شدن الگو در آینده است، ابتدا با مرور ادبیات نظری به بررسی مفاهیمی
الگوی اسلامی ایرانی
اقتصاد
سیاست
علم و فناوری
محیط زیست
2020
05
21
67
96
https://rahbord.csr.ir/article_115555_6411abb796bb712e205c31fe448f0af4.pdf
فصلنامه علمی راهبرد
راهبرد
1028-3102
1028-3102
1399
29
1
شناسایی فراروندهای فضای سایبر موثر بر آینده دیپلماسی عمومی (با رویکرد تحلیل ساختاری، تاثیر متقابل)
محمدمهدی
افشار
کیهان
برزگر
داود
کیانی
سئوال اصلی و هدف اصلی تحقیق حاضر،شناسایی فراروندهای موثر بر آینده دیپلماسی عمومی است. بنابراین پس از انجام مطالعات کتابخانهای و بررسی اسناد و منابع معتبر، فهرستی از فراروندها و روندهای کلیدی فضای سایبر موثر بر آینده دیپلماسی عمومی شناسایی شد، سپس با بهرهگیری از روشهای آیندهنگاری، روش تحلیل ساختاری/ تاثیرات متقابل، ماتریس تاثیر متقابل طراحی گردید و با اخذ نظر 12نفر از خبرگان و اجماع نظرات آنان درباره تاثیرگذاری عوامل بر یکدیگر وارد ماتریس شد.با تحلیل دادههای بهدست آمده از ماتریس با استفاده از نرمافزار میکمک، میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری هرکدام از عوامل و پراکنش عوامل از جمله پایدار و ناپایدار، مشخص و ارزیابی شده است و تمامی روندها در قالب متغیرهای استراتژیک و تعیینکننده یا متغیرهای تأثیرگذار ، متغیرهای دو وجهی، متغیرهای تأثیرپذیر یا وابسته ، متغیرهای مستقل و متغیرهای تنظیمی دستهبندی گردیدند و نهایتا براساس تحلیلهای نرمافزاری صورتگرفته روندهای راهبردی موثر شناخته و مشخص شدند که عبارتنداز: ترویج هوش مصنوعی، افزایش اتصالات، ظهور مدلهای نوین در کسبوکار، تهدیدات خارجی، جهانی شدن، حمایت از سرمایه فکری، تجارت جهانی، ثبات سیاسی، تغییرات گفتمانی، موزانه قوا، ارتباطات استراتژیک، افزایش رسانههای شبکههای مجازی، ارتباطات اقتصادی و ارتباطات فرهنگی و اجتماعی؛ این متغیرها به عنوان بازیگران اصلی در آینده دیپلماسی عمومی محسوب میشوند.
دیپلماسی عمومی
آینده نگاری
فراروند
روند
فضای سایبر
2020
05
21
97
129
https://rahbord.csr.ir/article_115556_65f2fe724f529d38d12d3338279309b2.pdf
فصلنامه علمی راهبرد
راهبرد
1028-3102
1028-3102
1399
29
1
اهداف راهبردی نظام نخبگانی در اندیشه مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)
منصوره
مهدیزاده
نخبگان، سرمایه های انسانی عظیم هر کشوری محسوب میشوند. مدیریت امور نخبگان نیازمند انسجام و همکاری تمامی دستگاههای اجرایی مرتبط با امور نخبگان تحت عنوان «نظام نخبگانی» است. در حال حاضر یکی از مسائل نظام نخبگانی کشور، عدم برنامه ریزیِ جامع و فقدان مدیریت راهبردی در امور نخبگان است که منجر به ایجادِ چالشهای متعددی درزمینه مدیریت امور نخبگان شده است. نخستین گام در برنامهریزی راهبردی امور نخبگان، ترسیم و تدوین اهداف راهبردی نظام نخبگانی است. از این روی هدف مقاله حاضر عبارت است از بررسی اهداف راهبردی نظام نخبگانی کشور در اندیشه مقام معظم رهبری. برای دستیابی به هدف مذکور، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. واحد تحلیل عبارت است از متون کلیه بیانات معظمله طی سالهای 1381 تا 1397 در دیدار با نخبگان. از کدگذاری و تحلیل بیانات مقام معظم رهبری در رابطه با موضوع تحقیق، 6 مضمون فراگیر، 11 مضمون سازماندهنده و 36 مضمون پایه به عنوان اهداف راهبردی نظام نخبگانی کشور استخراج گردید. در مجموع میتوان گفت اهداف راهبردی نظام نخبگانی کشور در اندیشه مقام معظم رهبری عبارتند از: تقویت اثرگذاری نخبگان در عرصههای ملی، بین المللی، فرهنگی و اجتماعی، اصلاح و ارتقای انگیزه نخبگان، الگوسازی و تکریم از نخبگان، شناسایی بهموقع و صحیح نخبگان همراه با توجه به مخاطرات شناسایی این گروه، پرورش نخبگان از سنین پایین (مرحله بروز استعداد) تا مرحله نخبگی و پشتیبانی فرصتآفرین از آنها. نظام نخبگانی در کنار اهداف راهبردی مذکور، ماموریت تعالی سازمانی نیز دارد یعنی موظف به رشد و
اهداف
راهبردی
نظام نخبگانی
مقام معظم رهبری
2020
05
21
131
162
https://rahbord.csr.ir/article_115557_e941df8a8f581a2dc4376f1eb533e3ef.pdf
فصلنامه علمی راهبرد
راهبرد
1028-3102
1028-3102
1399
29
1
رتبهبندی استانهای کشور از منظر شاخصهای اقتصاد دانشبنیان
محمدحسین
امجدی
حسین
مهرابی بشرآبادی
ندا
جهانآرای
هدف از این مقاله بررسی جایگاه و مقایسه استانهای کشور از نظر شاخصهای اقتصاد دانشبنیان است که میتواند در شناخت، ارزیابی و بهبود وضعیت این استانها کمک کند. مقاله درصدد پاسخگویی به این سوال است که وضعیت اقتصاد دانش بنیان در بین استان های کشور چگونه است؟ برای این منظور از 20 شاخص اقتصاد دانشبنیان در قالب 5 مؤلفه برای بررسی وضعیت موجود استفاده شده است. ابتدا شاخصها از روش آنتروپی شانون وزندهی شدند و سپس استانها به تفکیک در پنج مؤلفه زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات، آموزش و منابع انسانی، رژیمهای نهادی و اقتصادی، تحقیق و توسعه و عملکردی و همینطور بر اساس مجموعهای از تمام مؤلفههای مذکور با استفاده از مدل تاپسیس رتبهبندی شدند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که استان تهران با اختلاف زیاد در رتبه اول قرار دارد و پس از آن استانهای اصفهان، قم و البرز در رتبههای دوم تا چهارم هستند. از طرف دیگر سه استان سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی و کهگیلویه و بویراحمد در رتبههای آخر قرار دارند. با توجه به نتایج به دست آمده در محاسبه عوامل و شاخصهای اقتصاد دانشبنیان، نیاز به توجه ویژه برنامهریزان و تصمیمگیران استانی و مدیران بخش خصوصی در ارتقاء اقتصاد دانشبنیان و کاهش نابرابریها و عدم تعادلهای فضایی ضروری به نظر میرسد.
اقتصاد دانشبنیان
رتبهبندی
آنتروپی شانون
مدل تاپسیس
2020
05
21
163
196
https://rahbord.csr.ir/article_115558_a5237b345fad1a8ff75990b0f95c362f.pdf
فصلنامه علمی راهبرد
راهبرد
1028-3102
1028-3102
1399
29
1
شناخت راهبرد رسانههای فارسیزبان بیگانه، در مدیریت تصویرِ نهاد ولایتفقیه
پرویز
امینی
سیدابوذر
خوشبیان
سیدمحمدرضا
فیاضی
با گسترش اهمیت رسانهها در دیپلماسی عمومی جهانی، برخی کشورهای متخاصم اقدام به راهاندازی رسانههای فارسیزبان کردهاند. هر رسانهای برای عملیات رسانهای پیرامون موضوعات مدنظر خود، الگوی راهبردی دارد که براساس آن عمل میکند. این راهبردها، علاوه بر مشخص کردن هدف نهایی و جهتگیری کلان رسانه، بهعنوان نقشه راهی است تا رسانه را در مسیر هدف اصلی خود قرار دهد. لذا شناخت راهبردهای عملیات رسانهای این شبکهها، برای مقابله با آنها، حائزاهمیت است. دراین میان، نهاد ولایتفقیه، بهعنوان یکی از نهادهای حیاتی نظام جمهوری اسلامی ایران، همواره مورد هجمه رسانههای مذکور بوده است. پژوهش حاضر با تمرکز بر نهاد ولایتفقیه، بر آن بوده تا مختصات راهبردی انگاره ارائهشده از این نهاد را ذیل شبکههای ماهوارهای فارسیزبان شناسایی و تبیین کند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، ذیل نظریه بازنمایی، به تحلیل محتوای مضامین مرتبط با نهاد ولایتفقیه در یک بازه زمانی دهساله (1387-1397) و در یازده رسانه فارسیزبان پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان داد که راهبرد اصلی این رسانهها بهگونهای است که از پنج بنیان مهم این نهاد اعتبارزدایی میکند. این راهبرد شامل اعتبارزدایی از شخص حقیقی ولیفقیه، بنیان دینی و فکری این نهاد، وجه مردمی ولایتفقیه، پشتوانه قانونی و نهایتاً جنبه کارکردی نهاد ولایتفقیه است. این اعتبارزدایی بهگونهای صورت میپذیرد که در نهایت منجر به مشروعیتزدایی از این نهاد شده و لزوم حذف آن به مخاطب القا شود.
راهبرد رسانهای
نهاد ولایت فقیه
مدیریت تصویر
رسانههای فارسیزبان بیگانه
بازنمایی
2020
05
21
197
228
https://rahbord.csr.ir/article_115559_8c4a990f7084ad760351082ac22bee58.pdf