اجتماعی و اقتصاد سیاسی است. نظم اجتماعی میتواند نظم اجتماعی دسترسی باز یا نظم اجتماعی دسترسی محدود باشد؛ و در اقتصاد سیاسی، مبنای تحلیل بر ویژگی "گروههای اجتماعی" و "دولت" استوار است. گروههای اجتماعی دارای منافع ناهمگون هستند و بر این اساس ترجیحات آنها نسبت به نهادها و سیاستگذاری حاصل از این نهادها متفاوت است. در این شرایط، نوع نهاد و سیاستگذاری منتج از آن از طریق فرآیند سیاسی (دولت) تعیین میگردد. در این مقاله و مبتنی بر چارچوب نظم اجتماعی و اقتصاد سیاسی نشان داده شده است که نظم اجتماعی ایران بین دو انقلاب، نظم دسترسی محدود بوده و نهادها در این نوع نظم به گونهای طراحی و ساماندهی شدهاند که سطح دسترسی به سازمانهای اقتصادی و سیاسی کنترل و محدود شود. در نتیجهی الگوی توسعهای که در این دوره پیگیری شده، نظم اجتماعی ایران با "شکاف توازن دوگانه (سیاسی و اقتصادی)" و "شکاف دسترسی (در درون هر یک از دو سیستم اقتصادی و سیاسی)" مواجه شده است. شکاف توازن دوگانه نتیجه سیاستگذاری توسعه اقتصادی در فضای بسته سیاسی است. "چرخش محدود نخبگان سیاسی" و "سطح دسترسی طبقات متوسط و پایین به سیستم سیاسی" (حتی در بازه زمانی 1320-1332، دوره رقابت جدی میان گروههای سیاسی) از جمله شاخصههای شکاف دسترسی سیستم سیاسی بوده است. شکاف دسترسی سیستم اقتصادی نیز از طریق سطح دسترسی مردم به سازمانهای اقتصادی(مانند بانکها) بررسی و نشان داده شده است که سهم عمده تسهیلات بانکی به اعضای ائتلاف غالب اعطاء شده و سطح دسترسی مردم به نظام بانکی به شدت محدود بوده است. در نهایت، علیرغم اینکه در دوره رضاشاه و محمدرضاشاه رشد اقتصادی تجربه شده است، اما شکلگیری شکافهای مذکور در کنار "جامعه منقسم به طبقات (و نه جامعه طبقاتی)" به نارضایتیهای اجتماعی منجر شده که تهدید و فروپاشی نظام سیاسی را در پی داشته است